ز بس لبریز حسرت دارد امشب شوق دیدارم
چکد آیینهها بر خاک اگر مژگان بیفشارم
تغافل زبن شبستان نیست بیعبرت چراغانی
مژه خوابیدنی دارد به چندین چشم بیدارم
بنای نقش پایم در زمین نارساییها
به دوش سایه هم نتوان رساندن دست دیوارم
غبار عالم کثرت نفس دزدیدنی دارد
وگرنه همچو بو از اختلاط رنگ بیزارم
زبان حالم از انصاف عذر ناله میخواهد
گران جانتر ز چندینکوهم و دل میکشد بارم
ضعیفی شوخی نشو و نمایم برنمیدارد
مگر از روی بستر ناله خیزد جای بیمارم
چو خاشاکم نگاهی در رگ خواب آشیان دارد
خدایا آتشین روییکند یک چشم بیدارم
مگر آهیکندگل تا به پرواز آیدم رنگی
که چون شمع از ضعیفی رنگ دزدیدهست منقارم
وفا سر رشتهاش صد عقد الفت درکمین دارد
ز بس درهمگسستم سبحه پیداکرد زنارم
جنون صبحم از آشفتگیهایم مشو غافل
جهانی را ز سر وا میتوانکردن به دستارم
ز شرم عیب خود چشم از هنر برداشتم بیدل
به درد خار پا داغست چون طاووس گلزارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از عشق و شوق دیدار معشوق، احساس حسرت و دردهای درونی خود سخن میگوید. او از بیتابیهای شبانه و خوابهای نارس و ناامیدانهاش مینویسد، و اشاره دارد که کثرت جهان او را به زحمت میاندازد. طعنهای به ضعف خود دارد و بر این نکته تأکید میکند که در عین دیوانگی و دردی که تحمل میکند، همچنان میتواند به زیباییها و عشق فکر کند. همچنین به کنایه از وفا و وابستگیها و جمع کردن احساسات در خود حرف میزند. در نهایت، شاعر به نوعی از شرم و عیبهای خود، و ناتوانیاش در بروز هنر و زیباییهایش پرده برمیدارد.
هوش مصنوعی: امشب به خاطر اشتیاق دیدار، آنقدر احساس حسرت دارم که اگر پلکهایم را بفشارم، اشکهایم مثل باران از چشمانم بریزد و آینهها را خیس کند.
هوش مصنوعی: آدمی که در غفلت است، از شبهای تار بیخبر میماند. روشنایی چشمهای خواب زده، درس عبرتی برای بیداران است.
هوش مصنوعی: نقش پایم بر زمین نارساییها به قدری عمیق است که حتی سایهام نمیتواند دستش را به دیوار برساند.
هوش مصنوعی: در این دنیا که پر از تنوع و اختلافات است، لحظاتی وجود دارند که میتوانند ما را از واقعیت دور کنند، اما در واقع من از این نوع تفکرات و تنوعطلبی فاصله میگیرم و به سادگی مانند بویی که از ترکیب رنگها ایجاد میشود، دلخوش نیستم.
هوش مصنوعی: حالم به گونهای است که انصاف را هم نمیتواند بیان کند و در واقع از زبانم درخواست میکند که شکایت کند. بار درد و رنج من سنگینتر از چندین کوه است و دل من این بار را به دوش میکشد.
هوش مصنوعی: نزار، دردی را که داری شوخی نکن و نگذار کسی به سادگی از آن بگذرد، زیرا تنها کسی که در بستر بیماری است، از شدت درد ناله میکند و این نشاندهندهٔ عمق مشکل اوست.
هوش مصنوعی: من مانند خاشاکی هستم که در رگ خواب و زندگی دیگران جایی دارم. خدایا، چشمی بیدار و آتشین در من وجود دارد که ببیند و احساس کند.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است گلی آه بکشد تا من بتوانم پرواز کنم؟ رنگی که از ضعف مانند شمع رنگش را باخته، در نوک من است.
هوش مصنوعی: وفا ارتباطی عمیق و پیوسته با دوستی و محبت دارد. در طول زمان، به خاطر مشکلات و جداییها، این ارتباط گسسته شده است، اما همواره نشانههایی از آن باقی مانده است.
هوش مصنوعی: صبح من پر از جنون است و نمیتوانی از بینظمیهایم غافل شوی. من میتوانم به آرامی تمام مشکلات و چالشهای دنیا را با دست خود برطرف کنم.
هوش مصنوعی: از شرم عیبهایم، چشمم را از زیباییها و هنرها گرفتم. بیدل، درد خار پایم مثل داغی است که به پا میزند، در حالی که مانند طاووس در گلزار زیبا هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلا باز آی تا با تو غم دیرینه بگسارم
حدیثی از تو بنیوشم نصیبی از تو بردارم
دلا گرمن به آسانی ترا روزی به چنگ آرم
چو جان دارم ترا زیرا که بی تو خوارم وزارم
دلا تا تو زمن دوری نه درخوابم نه بیدارم
[...]
بخواب مرگ خواهم شد مکن ای بخت بیدارم
که من دور از درش امشب زعمر خویش بیزارم
خلافست اینکه می گویند باشد آرزو در دل
مرا در دل بود بد خوی و چندین آرزو دارم
نه آخر عاشقان باری زخوبان رحمتی بینند
[...]
خر خمخانه را ناسور پیدا گشت و بیطارم
بنیش از سقبه آن ناسور در یکهفته بردارم
چو خر شاعر بود بیشک که بیطاری کند شاعر
چه داند آن خر شاعر که من شاعر نه بیطارم
ز تسعیر خر شاعر بسازم خمره مرهم
[...]
نصیحت میکنم دل را که دامن درکش از یارم
چو با دل بر نمیآیم به رنج دل سزاوارم
اگر معزولم از وصلش ندارم غم بحمدالله
که در دیوان هجرانش منم تنها که بر کارم
من از وی بر خورم گویی کس این هرگز نیندیشد
[...]
چو من عادت چنین دارم که غم را شادی انگارم
به بیماری چنان کآمد تو هم میدار تیمارم
به درد تازه هر ساعت مرا مشغول خود میکن
از این بیکار کم داری دمی بیکار مگذارم
به یک غم ابلهی باشد که از عشق تو بگریزم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.