سخت موهوم است نقش پردهٔ اظهار ما
حیرت است آیینهدار پشت و روی کار ما
چون نگه در خانهٔ چشم خیال افتادهایم
سایهٔ مژگان تصور کن در و دیوار ما
ریزش خون تمنا، گلفروشیهای رنگ
پرفشانیهای حیرت بلبل گلزار ما
ناله در پرواز دارد کوشش ما چون سپند
کز گداز بال و پر وا میشود منقار ما
چون شرر وحشت قماشان دکان فرصتیم
چیدن دامان رواج گرمی بازار ما
شمع محفل در گشاد چشم دارد سوختن
فرق حیران است در اقبال تا ادبار ما
با همه یأس اعتماد عافیت بر بیخودیست
ناکجا در خواب غلتد دیدهٔ بیدار ما
قطره سامانیم اما موج دریای کرم
دارد آغوشی که آسان میکند دشوار ما
غربت هستی گوارا بر امید نیستیست
آه ازآن روزی که آنجا هم نباشد بار ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی زیبایی و پیچیدگیهای زندگی و وجود انسان میپردازد. شاعر به تصویرسازی از حالتهای مختلف وجودی و احساسات بشری میپردازد و با به کار بردن تعابیر زیبا، حس حیرت و ناامیدی را منتقل میکند. او از درونگرایی، آرزوها، تلاشها، و ظلمتهای زندگی صحبت میکند و به نوعی روابط بین فرد و جهان را به تصویر میکشد. احساس غم و غربت در زندگی و مشکل بودن روند وجود را نیز به خوبی توصیف میکند و در نهایت، حس نگرانی از آینده و عدم وجود در شرایط مطلوب را بیان مینماید.
هوش مصنوعی: آنچه ما به نمایش میگذاریم، بسیار پیچیده و مبهم است و میتواند موجب شگفتی شود؛ زیرا آینهای که ما در آن خود را نشان میدهیم، هر دو جنبه کارهای ما را بازگو میکند.
هوش مصنوعی: ما در عالم خیال و در جایی که به چشمهایمان نگاه میکنیم، همچون سایهای هستیم که در دیوار و محیط اطراف ما نقش بسته است.
هوش مصنوعی: بارش اشک و احساسات، و زیباییهای شگفتانگیز در گلستان ما که توسط بلبلها به نمایش گذاشته میشود.
هوش مصنوعی: در تلاشمان مانند درختی که از حرارت میسوزد، صدای نالهای به گوش میرسد که نشان از زحمت ما دارد. با این حال، در اثر این سوزش، بال و پر ما آسیب میبیند و به سمت زمین میافتیم.
هوش مصنوعی: زمانی که آتش وحشت در دل قماشان میافتد، ما در فرصت خود به چیدن دامان رونق و گرم کردن بازارمان مشغولیم.
هوش مصنوعی: شمع محفل با سوختن خود روشنایی و گرما میآورد، اما این سوختن برای او به معنای سردرگمی و ناهماهنگی است. حالتی از تردید و سرگردانی در بین خوشی و ناخوشی وجود دارد.
هوش مصنوعی: با وجود ناامیدی، احساس اعتماد به آرامش در آغوش بیخبر از رسواییهایی است که در خوابی عمیق غرق شده است و چشم بیدار ما به آن معانی توجه دارد.
هوش مصنوعی: ما قطرهای از یک کل هستیم، اما مهربانی و بزرگواری همچون دریا، ما را در آغوش میکشد و به ما کمک میکند تا بر مشکلات و دشواریهای زندگی فائق آییم.
هوش مصنوعی: دوران غمانگیز زندگی، که با امید به نبودن ادامه دارد، برای ما دشوار است. وای بر روزی که حتی آن امید هم از بین برود و بار زندگی بر دوش ما سنگینتر شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
پردهی دیگر مزن جز پردهی دلدار ما
آن هزاران یوسف شیرینِ شیرینکار ما
یوسفان را مست کرد و پردههاشان بردرید
غمزهی خونیِ مست آن شهِ خمارِ ما
جان ما همچون سگانِ کوی او خونخوار شد
[...]
کار ما جز فکر مردن نیست دور از یار ما
وه که یار ما ندارد هیچ فکر کار ما
روی در دیوار غم شبها به سر بردن چه سود
گرنه آن مه بر زند یک شب سر از دیوار ما
چند خود را پیش ما قیمت نهی ای پارسا
[...]
ای شکرخا کرده شُکرت طوطی گفتار ما
شکر توست الحمدلله همچو طوطی کار ما
قلبِ رویاندوده را گر امتحان ز آتش کنی
جز سیهرویی نباشد حاصل کردار ما
پیش بت سر بر زمین دست دعا بر آسمان
[...]
می نماید هر زمان حسن دگر دلدار ما
تا نباشد جز طلبکاری بعالم کار ما
در حقیقت شد بهشت عاشقان دیدار دوست
جز وصال و فرقت او نیست نور و نارما
حسن او پیداست ما محجوب هستی خودیم
[...]
شد بدیدار تو روشن دیده خونبار ما
یافت از وصل تو مرهم سینه افکار ما
بی تردد دولت وصل تو ما را شد نصیب
به که غیر از شکر این نعمت نباشد کار ما
همدم ما بود غم درد سر از ما کرد کم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.