گاه به رنگ مایلی گاه به بوی بی نسق
دستهٔ باطلت کهبست ایچمن حضور حق
تا تو ز حرص بگذری و ز غم جوع وارهی
چیده زمین و آسمان عالم کاسه و طبق
عمر شد و همان بجاست غفلت خودنماییات
از نظر تو دور رفت آینههای ماسبق
پوست به تن شکنجه چید هر سر مو به خم رسید
منتخب چه نسخه است اینکه شکستهای ورق
در عمل محال هم همت مرد سرخروست
برد علم بر آسمان پای حنایی شفق
تحفهٔ محفل حضور درکف عرض هیچ نیست
کاش شفیع ما شود آینهسازی عرق
قانع قسمت ازل وضع فضولش آفت است
مغز به امتلا سپرد پسته دمی که گشت شق
خواه دو روزه عمر گیر خواه هزار سال زی
یک نفس است صد جنون، یک رمق است صد قلق
هرکس ازین ستمکشان قابل التفات نیست
چشم به هر چه وا کند بیدل ماست مستحق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی خیالانگیز و فلسفی پرداخته که در آن شاعر به بررسی و تجربیات زندگی و انسانها میپردازد. او به زیباییهای ظاهری و بیارزشی آنها اشاره میکند و از غفلت انسانها نسبت به حقایق عمیقتر وجود سخن میگوید. او به تضاد میان خواستههای دنیوی و حقیقت معنوی اشاره کرده و تأکید میکند که زندگی گذرا و پر از جنون و قلق است. شاعر از این مینویسد که بسیاری از افراد در برابر ستم و بیعدالتیها بیتفاوتاند و در نهایت، بر ناامیدی و ناپایداری این دنیا تأکید میکند.
هوش مصنوعی: گاهی به رنگ دلخواهی و گاهی به بویی ناخوشایند، گلستانی که حضور حق را مینمایاند، به دست دشواریها بسته شده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو از طمع و نگرانی نسبت به گرسنگی رهایی پیدا کنی، زمین و آسمان دنیا را مانند کاسه و ظرفی برایت در میآورند.
هوش مصنوعی: عمر سپری شد و دلمشغولیهای تو همچنان همانند گذشته باقی مانده است، غفلت تو باعث شده که از خودت دور شوی و گذشته را فراموش کنی.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر درد و رنجی است که به خاطر دلتنگی و جدایی متحمل میشود. در اینجا، هر مویی که در سر فرد است به نوعی به یادآوری غم و عذابی از جدایی و آسیب روحی تبدیل شده و در نهایت به نوعی سوال از وضعیت وجودی و روحی فرد میانجامد. این حس شکست و غم، شبیه به ورق خوردن یک نسخه یا داستانی است که به حالت ناراحتکنندهای تغییر یافته است.
هوش مصنوعی: در کارهای دشوار تنها شجاعت و اراده قوی مردان است که میتواند بر مشکلات غلبه کند و به موفقیت دست یابد، مانند درخشش و زیبایی که در آسمان و هنگام بوسهی صبحگاه دیده میشود.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که هدیهای که در جمع ماست، ارزش چندانی ندارد. ای کاش در این روزگار، کسی مانند شفیعی وجود داشته باشد که عرق و زحمت ما را به تصویر بکشد و ارزشمند سازد.
هوش مصنوعی: کسی که به آنچه سرنوشت برایش رقم زده راضی باشد، در واقع از مشکلات و دردسرهای زندگی در امان است. مانند پستهای که وقتی پر میشود، ممکن است شکسته و خراب شود. پس بهتر است در زندگی به آنچه داریم قانع باشیم و از خواستههای بیش از حد بپرهیزیم.
هوش مصنوعی: بسته به اینکه عمر کوتاهی داشته باشی یا طولانی، اهمیت آن در همین یک نفس است. در زندگی ممکن است هیجانها و شوقهای زیادی وجود داشته باشد، اما در نهایت، تنها به یک تلاش و کوشش نیاز است.
هوش مصنوعی: هر کسی که از ستمگران قابل توجه نیست، هر چقدر هم در زندگی خود کوشیده باشد، در نهایت در نظر ما بیدل، چیزی جز ناچیزی به حساب میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو عز ما بود ازعز سبحان اللّه العزّة
عزیز ما عزیز حق و خوار ماست خوار حق
ای که فتاده در غمت نظم شکیبم از نسق
وی که به سوکت آه من برده برآسمان سبق
گر نظری کنی به من برگذرم ز نه طبق
ور گذری کنی کند کشته صبر من ورق
سر ز سیاه معجرم مهر نهفته در غسق
زرد رخم زگرد و خون ماه گرفته در شفق
سرخ لبم زتشنگی گشته کبود و خورده شق
گر نظری کنی کند کشته سبز من ورق
ای که تو را ز شام مو، روی دمیده چون فلق
از فلق تو خون جگر، ساغر باده شفق
از می ساغر لبت، لعل بدخش غرق خون،
وز تف حسرت رخت خرمن ماه محترق
ای گهر عقیق لب جیب و برم یمن کنی،
[...]
ایکه بعرصۀ وفا از همه برده ای سبق
جز تو که سر نهاده از بهر نثار بر طبق؟
خواهر داغدیده را یک نظر ای جمال حق
گر نظری کنی کند کِشتۀ صبر من ورق
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.