گنجور

 
بیدل دهلوی

فکر نازک عالمی را سرمهٔ تقریر شد

موی چینی بر صداها جادهٔ شبگیر شد

موجها تا قطره زین دریا به بیباکی ‌گذشت

گوهر ما را ز خودداری ‌گذشتن دیر شد

آب می‌گشتیم‌کاش از ننگ بیدردی چو کوه

کز دل سنگین عرقها بر رخ ما قیر شد

در جناب ‌کبریا جز نیستی مقبول نیست

خدمت اندیشیدن ما موجد تقصیر شد

صید ما دیوانگان تألیف چندین دام داشت

حلقه‌ها عمری به هم جوشید تا زنجیر شد

نور دل جوشاند عشق از پردهٔ بخت سیاه

صبح ما زین شام در پستان زنگی شیر شد

آدمی چندان به مهمانخانهٔ گردون نماند

این ستمکش یک دو دم غم خورد آخر سیر شد

در عدم از ما و من پر بیخبر می‌زبستیم

خواب ما را زندگی هنگامهٔ تعبیر شد

کوهها از شرم خاموشی به پستی ساختند

سرمه ‌گردیدن به یاد آمد بم ما زیر شد

طبع ما را عجز، نقاش هزار اندیشه ‌کرد

ناتوانی مو دمید و کلک این تصویر شد

زین همه اسباب بیرون تا کجا آید کسی

چین دامان بلندم خار دامنگیر شد

قدر زانو اندکی زین بیش بایستی شناخت

بر در دل حلقه زد اکنون‌ که بیدل پیر شد

 
 
 
مسعود سعد سلمان

روزگارم در سر و کار بتی دلگیر شد

کودکم چون بخت برنا بوده من پیر شد

روزم از بس ظلمت اندوه و غم چون قیر شد

شیر رویم قیر گشت و قیر مویم شیر شد

اوحدی

دل اسیر حلقهٔ آن زلف چون زنحیر شد

تن ز استیلای هجر آن پریرخ پیر شد

چون کمان بشکست پشت عالیم را در فراق

نوک مژگانش ز بهر کشتن من تیر شد

نیست جز سودای زلف همچو قیرش در سرم

[...]

عرفی

دل بشد فرزانه و عقل از فسون دلگیر شد

مُلک شوقم را فریبت از پی تعمیر شد

نسبت دل با خودم دیدم، بسی کم مایه بود

بر جنون افزودمش تا قابل زنجیر شد

یافتم تعبیر رنگی چون به بالینم نشست

[...]

صائب تبریزی

از ملامت عاقبت مجنون بیابان گیر شد

از زبان خلق پنهان در دهان شیر شد

می فزاید هایهوی می پرستان را سرود

شورش مجنون زیاد از ناله زنجیر شد

در تماشاگاه عالم دیده حیران ما

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
قدسی مشهدی

گفتم از عشقت کشم دامن گریبان‌گیر شد

سر کشیدم، گردنم تا پای در زنجیر شد

کاوکاو چشمه اندازد ز صافی آب را

آنقدر در گریه کوشیدم که بی‌تاثیر شد

از خدنگ عشق، پیکانی که شد در سینه جمع

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه