آن عزیزانی که با ما جام و ساغر داشتند
مهر ما از یکدلی با جان برابر داشتند
از بر ما وقت عشرت جام نوشین خواستند
وز پی ما روز کینه تیغ و خنجر داشتند
روز ما از خوشدلی چون مهر و ماه افروختند
بزم ما از همدمی پر شهد و شکر داشتند
از برای گوی و چوگان وز پی بزم و شکار
هر چه آن در خور بود موزون و در خور داشتند
هم به میدان یار بوده هم به مجلس همنفس
بهر آن کاسباب این هر دو میسر داشتند
ای بسا روزا که آن یاران همدم عیش ما
از خوشیهای جهان صد بار خوشتر داشتند
ای بسا شبها که از طبع لطیف و لظف خوش
بزم و جام ما بسان خلد و کوثر داشتند
تا نه بس دیر از قضای لایزالی یک به یک
ناگهان چشم از جهان و دل ز جان برداشتند
مهره عمر همه در ششدر قهر اوفتاد
راست گویی مهره دایم در مششدر داشتند
گرچه یاران حاصل اند امروز و همجنسان به دست
راست باید گفت ایشان رنگ دیگر داشتند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به یاد دوستان و یارانش میافتد که در کنار هم لحظات خوشی را سپری کردهاند. او از عشق و همدلی آنها صحبت میکند و به بزمهای شادی و جشنهایی اشاره میکند که در آنها لحظات شیرینی را با هم گذراندهاند. اما ناگهان با یادآوری مرگ، به کمال زندگی و زیبایی که از آنها جدا شدهاند، میرسد. شاعر میگوید که با وجود این که اکنون یارانش در دنیای مادی موجودند، اما آنها همچنان رنگ و عطر خاصی دارند که قابل مقایسه با دیگران نیست. بهطور کلی، این شعر به یادآوری ارزش دوستی و لحظات خوش زندگی میپردازد و تلخی جدایی را نیز در خود دارد.
هوش مصنوعی: آن عزیزانی که در کنار ما نوشیدنی مینوشیدند، محبت و دوستیمان به خاطر همدلی و یکدلی با روح و جانشان برابر بود.
هوش مصنوعی: در زمان خوشی و شادی، از ما خواستند که باهم بنوشیم و لذت ببریم، اما در پسزمینه، دشمنان به دنبال ما بودند و برای کینهورزی، تیغ و خنجر در دست داشتند.
هوش مصنوعی: روز ما از خوشحالی و سرخوشی مانند نور مهر و ماه روشن شد و مجلس ما به خاطر همراهی دوستان پر از لذت و شیرینی بود.
هوش مصنوعی: برای بازی گوی و چوگان و همچنین برای جشنها و شکار، هر چیزی که مناسب و شایسته بود، تهیه کردند.
هوش مصنوعی: در هر دو مکان، هم در کنار محبوب و هم در محفل دوستان، به دلیل وجود یک سری وسایل و امکانات، حضور داشتند.
هوش مصنوعی: بسیاری از روزها بودند که دوستان ما در کنارمان، لذتها و شادیهای زندگی را خیلی بیشتر از خوشیهای دنیوی خود احساس کردند.
هوش مصنوعی: بسیاری از شبها بود که به دلیل لطافت روح و لذت بخش بودن میهمانی و جام ما، حالتی شبیه به بهشت و نعمتهای بهشت داشتند.
هوش مصنوعی: همه به ناگاه و به صورت نامنتظره از دنیا و زندگی خود جدا شدند، در حالی که هنوز وقت زیادی از سرنوشت همیشگی نگذشته بود.
هوش مصنوعی: تمام عمر انسان در قهری که دارد، مثل تاس در ششدر افتاده است؛ حقیقت این است که همیشه باید با صداقت بر زندگی خود تسلط داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگرچه امروز دوستان و همجنسهای زیادی داریم، اما باید بگوییم که آنها رنگ و حال و هوای دیگری داشتند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اهل دنیا، بسکه در دل حسرت زر داشتند
عاقبت مردند تا دل از جهان برداشتند
تاجدارانی کزیشان رفت بس سرها بباد
عاقبت رفتند بر بادی که بر سر داشتند
شد ز پیری مو سفید و، رفت بینایی ز چشم
[...]
بزم غیب از شمع ذاتش چون منور داشتند
پرده داران صفاتش پرده بر در داشتند
خواست بر نامحرمان پیدا شود حسن ازل
محرمانش صد ره از اول نهان تر داشتند
شاهدان غیب را دادند اطوار ظهور
[...]
کو کسانی را که زیب و زینت و فرداشتند
حشمت جاه و جلال و اسب و استر داشتند
تخت و تاج و ملک و مال و گنج و گوهر داشتند
باغ و بستان قصر و ایوان کاخ ششدر داشتند
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.