گنجور

 
واعظ قزوینی

اهل دنیا، بسکه در دل حسرت زر داشتند

عاقبت مردند تا دل از جهان برداشتند

تاجدارانی کزیشان رفت بس سرها بباد

عاقبت رفتند بر بادی که بر سر داشتند

شد ز پیری مو سفید و، رفت بینایی ز چشم

صبح چون گردید روشن، شمع را برداشتند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode