و آن قضایا که در خراسان بود
هم ز جهل پلیس نادان بود
که به یک روز پاسبان بلد
راند قانون به مردم مشهد
کرد نسخ کله بهانهٔ خوبش
شد بهدنبال آب و دانهٔ خوبش
به گمانش که کاری آسانست
لیک غافل که این خراسانست
مردمانی به کار دین پابست
همه پابند آن شعارکه هست
خلق کممایه و کلاه گران
شدت پاسبان مزید بر آن
رستهها بسته گشت و غوغا شد
انقلابی عظیم برپا شد
گرد گشتند خلق در مسجد
بهر پاس شعار خویش بجد
تلگرافی به شه فرستادند
کس بدان پیشگه فرستادند
شه ندانست عیب کار کجاست
چون ندانست، گمشد از ره راست
داد فرمان که قتلعام کنند
کارشان در شبی تمام کنند
لشگری گردشان گرفت به شب
برشد ازآن حظیره بانگ و جلب
پاسبان و سپاهی از هر سوی
با فقیران شدند روباروی
بگرفتندشان به تیغ و به تیر
به فلک برشد آه وبانگ نفیر
صحنمسجد، بهخونشد آغشته
نیمهای خسته نیمهای کشته
همگی را سحر برون بردند
مرده و زنده خاکشان کردند
محشری بیگنه هلاک شدند
خاک بودند و باز خاک شدند
آن جنایت که ناگهانی بود
همه تقصیر شهربانی بود
این اداها که عین گمراهیست
یادگار اصول درگاهیست
کاو نه تعلیم پاسبانی داشت
خوی دژخیمی و عوانی داشت
بود هتاک و ناکس و نامرد
دیگران را به خوی خود پرورد
هستدیری کزین اداره جداست
لیک آثار او هنوز بجاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، وقایع تلخی در خراسان روایت میشود که ناشی از نادانی و جهل پلیس بوده است. یک روز، یکی از پاسبانها بر اساس قانون نادرست، به مردم مشهد حملهور میشود و باعث بروز ناامنی و اختلال میشود. مردم که به اصول دینی و شعارهای خود پایبند بودند، به اعتراض و شورش در مسجد میپردازند.
در پی این وضعیت، نامهای به شاه ارسال میشود، اما شاه نتوانسته وضعیت را درک کند و دستور قتلعام معترضان را صادر میکند. شبانه نیروهای نظامی به مردم حمله کرده و بسیاری کشته میشوند و صحن مسجد به خون آغشته میشود. این جنایت که ناگهانی بود، تماما به عملکرد نادرست شهربانی ارتباط دارد و در نهایت نشاندهنده بیکفایتی و خشونت در ادارههاست.
هوش مصنوعی: آن اتفاقاتی که در خراسان رخ داد، نتیجه نادانی و بیخبری پلیس بود.
هوش مصنوعی: در یک روز، پلیس به مردم مشهد قانون را آموزش داد.
هوش مصنوعی: او به خاطر زیباییاش، همه چیز را رها کرده و به دنبال آب و غذا میگردد.
هوش مصنوعی: او به اشتباه فکر میکند که انجام این کار ساده است، اما غافل از این است که این کار بسیار دشوار و پیچیده است.
هوش مصنوعی: مردم برای انجام وظایف دینی خود بسیار متعهدند و همگی به شعار و اصولی که دارند، پایبند هستند.
هوش مصنوعی: مردم کمفهم و کلاهدار شده، باعث افزایش مشکلات و دردسرها میشوند.
هوش مصنوعی: هرج و مرج به پایان رسید و شور و هیجان زیادی به پا شد، شاهد یک انقلاب بزرگ بودیم.
هوش مصنوعی: مردم به دور هم در مسجد gathered شدند تا با جدیت به پاسداشت علامت و شعار خود بپردازند.
هوش مصنوعی: کسی پیام فوری به شهری فرستاد و او را به محلی خاص فرستادند.
هوش مصنوعی: سلطان نتوانست مشکل کار را تشخیص دهد و به همین دلیل از مسیر درست منحرف شد.
هوش مصنوعی: حکم صادر شده که در یک شب، همه را به طور کامل نابود کنند.
هوش مصنوعی: در شب، گروهی از سربازان وارد حیاط شدند و از آنجا صدایی بلند و جلب توجهکنندهای به گوش رسید.
هوش مصنوعی: نگهبانان و سربازان از همه طرف به مقابله با فقیران پرداختند.
هوش مصنوعی: آنها را با شمشیر و تیر محاصره کردند و صدای ناله و فریادشان به آسمان رسید.
هوش مصنوعی: صحن مسجد پر از خون شده، نیمی از افراد خسته و نیمی دیگر کشته شدهاند.
هوش مصنوعی: همه را در سحرگاه به خاک سپردند، چه مرده و چه زنده.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، افرادی که بیگناه بودند، هلاک شدند. آنها که وقتی در دنیا زندگی میکردند، از جنس خاک بودند و در نهایت دوباره به خاک برگشتند.
هوش مصنوعی: جنایتی که به سرعت اتفاق افتاد، تمام مسئولیتش بر عهده نیروی انتظامی است.
هوش مصنوعی: این رفتارها که به معنای گمراهی هستند، یادآور اصول و قواعدی است که از استقامت و بنیادهای محکم سرچشمه میگیرند.
هوش مصنوعی: کسی که آموزش محافظت و نگهبانی را نداشت، به طبیعتی مانند ستمکاران و زیردستانشان دچار بود.
هوش مصنوعی: دیگران را با رفتار زشت و نامناسب خود تربیت کرده و آنها را به همان شیوه بار آورده است.
هوش مصنوعی: یک زمانی بوده که این اداره مستقل بوده ولی هنوز نشانههایی از آن وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.