گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

داشت اصرار شوهر نادان

که شود زن مطاوع وجدان

رخ نپوشد ز مرد بیگانه

خاصه زان نوجوان فرزانه

زن ازین گفته‌هاکسل می‌شد

قهر می کرد و تنگ‌دل می‌شد

به حذر بود ازآن طریقه شوی

و‌بژه از آن رفیق تازهٔ اوی

ساده‌دل هرچه بیش می‌کوشید

زن رخ از غیر بیش می‌پوشید