گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

سخن چوگویی سنجیده گوی در مجلس

که از کلام نسنجیده خوار گردد مرد

درست گوی و ادب ورز و بر گزافه مرو

صریح باش و به‌ جد کوش و گرد هزل مگرد

بسا سخن که ازو خاست بحث و جنگ و قتال

بسا عمل که از او زاد رشگ و کین و نبرد

گر آنچه گویی دانی‌، بری فراوان سود

ور آنچه دانی گویی‌، کشی فراوان درد

نه هرکه هرچه توانست کفت‌، بایدگفت‌!

نه هرکه هرچه توانست کرد، بایدکرد!