گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

جمهوری سردار سپه مایهٔ ننگ است

این صحبت اصلاح وطن نیست که جنگ است

از کار قشون حال خوش از ما چه توقع

کاین فرقه بر این گله شبان نیست پلنگ است

بی‌علمی و آوازهٔ جمهوری ایران

این حرف در این مملکت امروز جفنگ است

اموال تو برده است به یغما و تو خوابی

آن کس که ‌پی حفظ ‌تو دستش به ‌تفنگ است

آزادی و مشروطیت افتاده به زحمت

این گوهر پر شعشعه در کام نهنگ است

در پردهٔ جمهوری کوبد در شاهی

ما بی‌خبر و دشمن طماع زرنگ است

تا تعزیه‌گردان بود آن هوچی بی‌دین

این قافله تا حشر در این بادیه لنگ است

افسانهٔ جمهوری ما ملت کودک

عیناً مثل ملعبهٔ شهر فرنگ است

در کیسهٔ ناهید بود لعل و زر و سیم

زین رو کلماتش همگی ‌رنگ‌به‌رنگ است