شکر خداکه دوره غربت بسر رسید
رنج سفرگذشت و نعیم حضر رسید
روزی که رختبستماز ایران سوی فرنگ
پنداشتم که عهد عقوبت بسر رسید
گفتم زمان خرقه تهی کردنست، خیز
رخت سفر ببند که وقت سفر رسید
اینک خدنگ حادثه از سینه برگذشت
وآسیب زخم آن به میان جگر رسید
دست از جهان بشوی و جهانی دگر بجوی
شاد آنکه زبن جهان به جهان دگررسید
لیکن قضا نبود، تو گفتی در این جهان
سهم بلابه بنده فزون زبن قدررسید
فرمان بازگشت به روح رمیده رفت
پروانهٔ بقا به تن محتضررسید
دستوری خلاصم از این زندگی نداد
آن کس که جان ازو به تن جانور رسید
جان به لب رسیده سوی سینه بازگشت
در چشم وگوش مژدهٔ سمع و بصررسید
شد منقطع هزینه دورعلاج من
زبن صرفهجوبی سرهدولت بهزر رسید
بویحیی ار برفت حکیمی بهجای ماند
وآی ارگدا به دولت و اقبال و فر رسید
بالجمله رفت سالی و شش ماه بر فزون
کاندر سویش، لطف حقم راهبر رسید
بسیار صبرکردم و بسیار بردم رنج
تا درپناه صبر، نوید ظفر رسید
بشتافتم به خانه و در بستر اوفتاد
کزرنج ره براین تن نالان ضرر رسید
یک مه فزون بودکه هم اغوش بسترم
وامروز به شدم که ز «فرخ» خبر رسید
محمود اوستاد سخن آن که صیت او
از خاوران گذشته سوی باختر رسید
روح جواهری به جنان شادباد ازآنک
او را پسر چو فرخ فرخ سیر رسید
شاد این پسرکه پرورش از آن پدرگرفت
شاد آن پدرکه از عقبش این پسر رسید
دانشوران ز فضل و هنر بهره میبرند
وز او هزار بهره به فضل و هنر رسید
کرد از بهار دعوت، فرخ به شهر خویش
در تیر مه که تیل میان سرخ دررسید
آباد باد خاک خراسان که هر مهی
نعمت در او ز ماه دگر بیشتر رسید
سرسبز باد تیل میان سرخ او، کز آن
خجلت به زعفران و گلاب و شکر رسید
نالانم ای رفیق و هراسانم از سفر
خاصه که ناتوانیم از این سفر رسید
ارجو که تندرست ببینم رخ ترا
کز روی فرخ توام اقبال و فر رسید
گفتم جواب چامهٔ «فرخ» که گفته است
«از دستگاه رادیو دوش این خبر رسید»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حس شکرگزاری و شادی شاعر از پایان دوران غربت و سفرهای طولانی است. شاعر به یاد روزهایی میافتد که با امید برگشت به وطن سفر کرده و اکنون از بازگشت به آغوش وطن و نعمتهای آن صحبت میکند. او به نعمتهای زندگی و خانوادهاش اشاره میکند و از دستاوردهای فرزندش که به خوبی پرورش یافته، خوشحال است. در نهایت، شاعر در حالی که قبل از سفر نگران بود، اکنون از صحت و سلامت خود و عزیزانش ابراز امیدواری میکند. شعر به زیبایی احساسات مربوط به وطن، خانواده و امید به آینده را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: خدا را شکر که دوران تنهایی و دوری به پایان رسید. زحمت سفر تمام شد و حالا به نعمتها و آرامش حضور رسیدیم.
هوش مصنوعی: روزی که از ایران به سوی اروپا رفتم، فکر میکردم که دوران سختی و مجازات به پایان رسیده است.
هوش مصنوعی: گفتم که زمان رها کردن دنیا و زرق و برق آن فرا رسیده است، بنابراین آماده شو و بار و بنه سفر را ببند که وقت حرکت نزدیک است.
هوش مصنوعی: اینک تیر حوادث از قلب عبور کرد و آسیب آن به باطن جان رسید.
هوش مصنوعی: از دنیای کنونی دست بکش و به دنبال دنیایی دیگر باش. شادی آن کس که از این دنیا به دنیای دیگری رفته است.
هوش مصنوعی: اما قضا اینگونه نبود که تو گفتی در این دنیا حق بندگان بیش از آنچه که تقدیر شده، باشد.
هوش مصنوعی: فرمان برگشت به روحی که گم شده بود صادر شد و پروانهای که نماد زندگی پایدار است، به بدن در حال احتضار رسید.
هوش مصنوعی: هیچیک از کسانی که به من زندگی را تعلیم دادند، راهی برای خلاصی از این زندگی ارائه نکردند، حتی آنکه زندگیام به او وابسته بود.
هوش مصنوعی: قلب و جان انسان به شدت در حال تپش و بیتابی است و به زودی به آرامش و سکون برمیگردد، در همین حین، خبرها و نشانههای دلچسبی به او میرسد که توجه او را جلب میکند.
هوش مصنوعی: هزینه درمان من به خاطر صرفهجویی در کمال ثروت و دارایی، متوقف شده است.
هوش مصنوعی: اگر حکیمی مانند بویحیی برود، جای او یک حکیم دیگر باقی میماند. و آیا اگر کسی به خوشبختی و موفقیت برسد، از آنچه که قبلاً بوده، فاصله خواهد گرفت؟
هوش مصنوعی: سالی و شش ماه گذشت و در این مدت، لطف و رحمت خداوند راهنمای من بود و مرا به مقصود رساند.
هوش مصنوعی: مدت زیادی صبر کردم و سختیهای زیادی را تحمل کردم تا اینکه در سایهی همین صبر، بشارت پیروزی به من رسید.
هوش مصنوعی: به سرعت به خانه رفتم و بر روی بستر افتادم، زیرا درد و رنج به این بدن زخمخورده آسیب رسانده بود.
هوش مصنوعی: یک دختر زیبایی بود که در آغوشم بود و امروز از «فرخ» خبری به دستم رسید.
هوش مصنوعی: محمود، استادی در سخن است که آوازهاش از سوی خاوران به سمت باختر رسیده است.
هوش مصنوعی: روحی جواهرگونه در بهشت شاد باشد، چرا که او پسری خوشبخت و خوشسیرت به دست آورد.
هوش مصنوعی: این پسر خوشحال است که پرورش او از طرف پدرش بوده است و نیز این پدر خوشحال است که چنین پسری به او رسیده است.
هوش مصنوعی: فرهیختگان از علم و مهارت بهرهمند میشوند و از او هزاران فایده به علم و هنر میرسد.
هوش مصنوعی: در فصل بهار، فرخ به شهر خود دعوت شد و در تیرماه، در میانه گرما و سرما، به او رسید.
هوش مصنوعی: خاک خراسان همیشه آباد باد، چرا که هر ماه، نعمتها و برکات جدیدی به آن اضافه میشود و این نعمتها در هر دوره بیشتر از قبل میشود.
هوش مصنوعی: جایگاه سبز و خوشبو به دلیل زیبایی و سرزندگی او، باعث شرم و حیا برای زعفران، گلاب و شکر شده است.
هوش مصنوعی: من در حال ناله و شکایت هستم و از این سفر میترسم، به ویژه که قدرتم از ادامه این مسیر ناتوان است.
هوش مصنوعی: امیدوارم که تو را در سلامتی کامل ببینم، زیرا خوشبختی و بخت خوب من از چهره زیبای تو ناشی میشود.
هوش مصنوعی: گفتم پاسخی به چامهای که «فرخ» سروده و در آن گفته از رادیو شب گذشته خبری به ما رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اعلی خدایگان جهان از سفر رسید
منت خدایرا که بفتح و ظفر رسید
تمغاج خان اعظم مسعود رکن دین
کز وی بسعد اکبر و اصغر نظر رسید
شاهی که ماه رایت منصور او بقدر
[...]
بودم نشسته دوش که ناگه خبر رسید
کاینک رکاب خواجه آفاق در رسید
بختم بمژده گفت که هان زود قطعه
برگو که صدر عالم و فخر بشر رسید
چشمم بدست اشک برافشاند صد گهر
[...]
نی دست من به شاخ وصال تو بر رسید
نی و هم من به وصف جمال تو در رسید
این چشم شور بخت تو را دید یک نظر
چندین هزار فتنه ازان یک نظر رسید
عمری است کز تو دورم و زان دل شکستهام
[...]
از پیچ وتاب عمردرازم بسر رسید
تا ریشه ام چو رشته به آب گهر رسید
از بوی پیرهن گذرد آستین فشان
در مغز هر که بوی کباب جگر رسید
از ریزشی که کرد در ایام نو بهار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.