کسی را چون به بیدادت شکی نیست
هزارت دوست بود اکنون، یکی نیست
بدشت عشق، صیادی است؛ کش دام
تهی هرگز ز صید زیرکی نیست
کسی کش صبر بسیار است داند
که جور خوبرویان، اندکی نیست
ندانم، از که خوردم زخم؛ اما
به ترکش جز تو کس را ناوکی نیست
بتن جایی ندارد آذر پیر
که به روی جای سنگ کودکی نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به عشق و دشواریهای آن میپردازد. او میگوید که در عشق، کسی مثل معشوقش وجود ندارد و با وجود دوستان بسیار، هیچکس در این موقعیت به او کمک نمیکند. عشق را به صید تشبیه میکند و بیان میکند که هرگز نمیتوان از زیرکی و هوش خالی بود. همچنین به صبر در عشق اشاره دارد و میگوید بهسختی میتوان خوبرویان را تحمل کرد. شاعر از زخمهایی که از عشق خورده سخن میگوید و تأکید میکند که هیچکس جز معشوقش به او آسیب نزده است. در پایان نیز به این نکته اشاره میکند که عشق نمیتواند جایی برای فراموشی یا گذر زمان داشته باشد.
هوش مصنوعی: میتوان به این صورت بیان کرد که هیچ کس در عشق تو شک ندارد، اما با وجود هزاران دوست، حالا هیچکدام در کنار تو نیستند.
هوش مصنوعی: در دشت عشق، صیادی وجود دارد که هرگز در دام خالی و بیهدف نمیافتد، زیرا او همیشه با حواس جمع و زیرکی به شکار میپردازد.
هوش مصنوعی: کسی که صبر زیادی دارد، میداند که ظلم و سختگیری زیبایان زیاد است.
هوش مصنوعی: نمیدانم از چه کسی زخم خوردهام؛ اما جز تو هیچکس را در این درد نمیبینم.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که آذر پیر، که نمادی از آتش و شعلهور بودن است، جایی ندارد و او نمیتواند در جایی حضور داشته باشد که سنگی وجود ندارد یا جایی برای بازی و رشد کودک نیست. به نوعی بیانگر این است که در مکانهای خالی از زندگی و نشاط، هیچچیز نمیتواند پاینده و ماندگار باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
که غم در هر دو عالم جز یکی نیست
یقینست آنچه میگویم شکی نیست
جهان از بهر یکتن نیست تنها
یقین میدان درینمعنی شکی نیست
مپنداری که هر جا هست تاجی
ز بهر آن مهیا تارکی نیست
سلامت با قناعت توأمانند
[...]
هر آن کس را که اندر دل شکی نیست
یقین داند که هستی جز یکی نیست
حقیقت در دو عالم جز یکی نیست
یکی هست و در آن مأوا شکی نیست
مؤثر در وجود الا یکی نیست
درین حرف شگرف اصلا شکی نیست
ولی جز زیرکان این را ندانند
دریغا زیر گردون زیرکی نیست
جمال اوست تابان ور نه بردن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.