از بس دل امشبم ز تو نامهربان پر است
از گریه میکنم تهی و همچنان پر است
رحمی بدامن تهی ام کن، خدای را؛
اکنون که دامنت ز گل ای باغبان پر است!
ای صید کش، تهی شد اگر یک قفس تو را؛
از صید غم مخور، که هزار آشیان پر است
خالی است کیسه ات چو ز نقد وفا، چه سود
ما را گراز متاع محبت دکان پر است؟!
از رشک غیر، کشتن آذر چه لازم است؟!
گر بد گمان ازو شده ای، امتحان پر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیم و امید در دل اهل جهان پر است
هر جا که رنگ و بوست بهار و خزان پر است
دندان ما ز خوردن نعمت تمام ریخت
ما را همان ز شکوه روزی دهان پر است
از چشم کور، قطره اشکی است بیشمار
[...]
چون شیشهٔ دل نه از ستم آسمان پر است
مینای ما تهی است دل ما از آن پر است
ای عندلیب باغ محبت گل وفا
کم جو ز گلبنی که بر آن آشیان پر است
خالی است گر خم فلک از بادهٔ نشاط
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.