گنجور

 
آذر بیگدلی

اگر نه احتراز از شادی اغیار می‌کردم

به هرکس می‌رسیدم، شکوه‌ای از یار می‌کردم

ز من، بی‌رحمی‌ات کس نشنود؛ چون پیش ازین مردم

تو را بی‌رحم می‌گفتند و، من انکار می‌کردم!

به امیدی، که فردا پیش او گویند حال من

به آه و ناله دوش احباب را بیدار می‌کردم

خوشا روزی که چاک سینهٔ اهل محبت را

چو می‌دیدم، خیال رخنهٔ دیوار می‌کردم

اگر طبعش ز من آزرده شد، آذر سزای من

چرا در بزم او، بدگویی اغیار می‌کردم؟!

 
 
 
محتشم کاشانی

به مجلس بحث از آن خصمانه اغیار می‌کردم

که جانب داری فهم از ادای یار می‌کردم

ز بختم با حریفان کار مشکل شد که پی در پی

به تعلیم اشارات نهانش کار می‌کردم

زبان در بحث با اغیار و دل در مشورت با او

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از محتشم کاشانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه