گنجور

 
عطار

المقالة الثالثة: پسر گفتش که زن زانست مقصود

جواب پدر: پدر گفتش که فرزندست مطلوب

(۱) سؤال ابراهیم ادهم از مرد درویش: مگر یک روز ابراهیم ادهم

(۲) حکایت شیخ گرگانی با گربه: جهان صدق شیخ گورگانی

(۳) حکایت ترسا بچه: یکی ترسای تاجر بود پر سیم

(۴) حکایت پیر که پسر صاحب جمال داشت: یکی پیری چو ماهی یک پسر داشت

(۵) حکایت یعقوب و یوسف علیهما السلام: چو یعقوب و چو یوسف آن دو دلدار

(۶) حکایت یوسف و ابن یامین علیهما السلام: چو پیش یوسف آمد ابن یامین

(۷) حکایت جوان گناه کار و ملایکۀ عذاب که برو موکلند: چنین خواندم که در محشر جوانی

(۸) حکایت جوان صاحب معرفت وبهشت و لقای حق تعالی: چنین نقلست در اخبار کان روز

(۹) سؤال کردن آن درویش از مجنون که سال عمر تو چندست: مگر پرسید درویشی ز مجنون

(۱۰) حکایت آن مجنون که تب داشت: یکی پرسید ازان مجنون که تب داشت