ای قبلهٔ حاجات ملک طرف کلاهت
مجموعه آفات فلک طرز نگاهت
بیچاره کشی پیشهٔ زلفان کمندت
خونخواره وَشی شیوهٔ چشمان سیاهت
خونم بخور و غم مخور از پرسش محشر
طفلی و ملایک ننویسند گناهت
افکندیم از پا به یکی غمزه و رفتی
باز آ که بود دیدهٔ امید براهت
این جان بودت کشور و دل باشدت اورنگ
کاکل بسرت افسر و از غمزه سپاهت
بر زیرنشینان لوای غم عشقت
رحمی که ندانند دری غیر پناهت
آهو روش اسرار ره دشت جنون گیر
در شهر نیاسوده کس از ناله و آهت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به معنای ناپایداری و فانی بودن زندگی اشاره میکند. شاعر میگوید که قضا و قدر زندگی هر فرد را رقم میزند و هیچکس از حکم ازل فرار نمیکند. هرکس در این دنیای فانی تخمی میکارد و ناچار باید نتیجهاش را برداشت کند. همچنین، اشاره میکند که لحظات خوشی مثل سرمستی در خم، میتواند به زودی به سختی تبدیل شود. در نهایت، شاعر بیان میکند که ثروت و داراییهای دنیوی در نهایت از دست خواهند رفت و همه به یک سرنوشت مشترک میرسند. محبت و دوستیابی با افراد خوب از جمله "پنج تن آلعبا" در زندگی از اهمیت بسیاری برخوردار است و برکت و رازهای بیشتری نسبت به زمینهای بهشت دارد.
هوش مصنوعی: ای معبود و هدف درخواستها، سلطنت تو در زیر کلاهت تمام ناملایمات آسمان را جمع کرده است. شیوهی نگاهت دارای خصوصیات خاصی است.
هوش مصنوعی: خستگیام را در بند زلفهای تو میبینم که چقدر دردناک و خطرناک است، و طرز نگهداری چشمان سیاهت هم تنها به درد من میافزاید.
هوش مصنوعی: غم و اندوهی نداشته باش از اینکه در روز محشر، کودکی و فرشتگان نام گناهانت را نخواهند نوشت. فقط به این فکر کن که من را رنجیده میکنی.
هوش مصنوعی: با یک نگاهی جذاب ما را به زمین انداختی و رفتی، حالا برگرد که چشمم به راه توست و امیدوارم.
هوش مصنوعی: وجود تو وطن جان و دل تو رنگینکمانی از زیباییهاست. زیبایی موی تو همچون تاجی بر سرت است و نگاههایت مانند لشکری است که بر دلها میتازد.
هوش مصنوعی: در زیر سایهسار غم عشق تو، بر کسانی که نمیدانند جز تو پناهی نیست، رحم کن.
هوش مصنوعی: گوزن زیبای دشتهای جنون به راهها و رازهایش مینگرد. در این شهر، هیچ کس از ناله و آههای تو آسوده نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای قبله صاحب نظران، روی چو ماهت
سرفتنه خوبان جهان چشم سیاهت
تو پادشه کشور حسنی و ملاحت
خوبان جهانند همه خیل و سپاهت
هر گه که ز بازار روی جانب خانه
[...]
ای طیرهٔ شب طرهٔ خورشید پناهت
آرایش عالم رخ رنگین چو ماهت
تاب دل ناهید ز باد خم زلفت
آ ب رخ خورشید ز خاک سر راهت
دیباچهٔ خوبی ورق روی منیرت
[...]
ای قبله صاحبنظران روی چو ماهت
وی فتنه دوران قمر چشم سیاهت
صد خار نهد حسن تو خورشید فلک را
چون از گل سیراب دمد مهر گیاهت
ترسم که نشان بر رخ زیبات بماند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.