گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

ای قبله صاحب نظران، روی چو ماهت

سرفتنه خوبان جهان چشم سیاهت

تو پادشه کشور حسنی و ملاحت

خوبان جهانند همه خیل و سپاهت

هر گه که ز بازار روی جانب خانه

چون اشک روان گردم و گیرم سر راهت

نزدیک توام چون نگذارند رقیبان

دزدیده بیایم، کنم از دور نگاهت

خسرو چه کنی ناله و هر دم چه کشی آه؟

آن سرو روان را چه غم از ناله و آهت

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
اوحدی

ای طیرهٔ شب طرهٔ خورشید پناهت

آرایش عالم رخ رنگین چو ماهت

تاب دل ناهید ز باد خم زلفت

آ ب رخ خورشید ز خاک سر راهت

دیباچهٔ خوبی ورق روی منیرت

[...]

ابن یمین

ای قبله صاحبنظران روی چو ماهت

وی فتنه دوران قمر چشم سیاهت

صد خار نهد حسن تو خورشید فلک را

چون از گل سیراب دمد مهر گیاهت

ترسم که نشان بر رخ زیبات بماند

[...]

حکیم سبزواری

ای قبلهٔ حاجات ملک طرف کلاهت

مجموعه آفات فلک طرز نگاهت

بیچاره کشی پیشهٔ زلفان کمندت

خونخواره وَشی شیوهٔ چشمان سیاهت

خونم بخور و غم مخور از پرسش محشر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه