سینه پر ناله و لب خاموش است
بر زبان قفل و دلم در جوش است
خود گر افلاک و گر عنصر خاک
همه را بار غمش بر دوش است
آن یک از شوق شب و روز برقص
وین یک از جام می اش مدهوش است
برهش بسته کمر چون جوزا
هرچه کوکب بفلک منقوش است
اختران چنگ زنان چون ناهید
محفل آراسته نوشا نوش است
مهر بگداختهٔ آتش او است
که بسر در طلبش درگوش است
ماه آورده کلف بر رخسار
کز غمش خون بدلش در جوش است
مه نو پیش خم ابرویش
حلقهٔ بندگیش در گوش است
قطب را کز حرکت افتاده
داده جامی ز ازل بی هوش است
خاکیان را همه از جلوهٔ او
شاهدی در برو هم آغوش است
دارد اسرار برندان پیوند
گرچه زاهد صفت ازرق پوشست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش زیبایی و جذابیت معشوق پرداخته است و به طور خاص درباره خم ابرو و دلربایی او سخن میگوید. شاعر از تأثیر عمیق نگاه معشوق بر دل و جان خود مینویسد و احساس تملک و نفوذ معشوق را بیان میکند. او همچنین به عشق و جذبهای اشاره میکند که هیچ نصیحتی نمیتواند از آن جلوگیری کند و به زیبایی ظاهری معشوق اشاره دارد که فراتر از لباس و ظاهر مادی است. در نهایت، شاعر از معشوق میطلبد که بوسهای به او بدهد تا از زیباییاش بهرهمند شود و نشان میدهد که عشقش فراتر از نصیحتها و پندهاست.
هوش مصنوعی: دل پر از درد و غم است، اما زبان نمیتواند چیزی بگوید و لبها سکوت کردهاند. در درون، احساسات شدید و آتشینی وجود دارد که در حال جوش و خروش است.
هوش مصنوعی: چه بخواهیم آسمانی باشیم و چه خاکی، همهی ما بار غم و درد را بر دوش داریم.
هوش مصنوعی: یکی به خاطر شوق و اشتیاقش شب و روز در حال رقاصی و شادی است، و دیگری به خاطر شرابش در حال مستی و گیجی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: هنگامی که بره (زودیاک) به کمر خود بسته شده است، به طور مشابه، هرگاه ستارهها و سیارات در آسمان نقاشی شدهاند، به زیبایی به نمایش در میآیند.
هوش مصنوعی: ستارهها مانند ناهید به شوق و ذوق در حال نواختن هستند و جمعی را گرد هم آوردهاند، و این جمع بینهایت لذتبخش و خوشایند است.
هوش مصنوعی: عشق و علاقه او مانند آتش سوزانی است که دل را میسوزاند و انسان در تلاش برای رسیدن به اوست.
هوش مصنوعی: ماه، جلوهای زیبا به چهره دارد که از اندوهش، خون در رگهایش به غلیان آمده است.
هوش مصنوعی: ماه نو در کنار خم ابرویش مانند حلقهای است که نشانه بندگی و محبت اوست.
هوش مصنوعی: قطب که به خاطر بیحرکتیاش به حالت سکون درآمده، از ابتدا در حالتی از غفلت و بیخبری قرار دارد.
هوش مصنوعی: تمامی مخلوقات خاکی همگی نشان از زیبایی و جلوهٔ او دارند و در این معنا به هم پیوستهاند.
هوش مصنوعی: در دل افرادی که به رازها و اسرار دینی پیوستهاند ارتباطی وجود دارد، هرچند ظاهرشان ممکن است زاهد و متفاوت به نظر برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر عروسی که کنون در چمن است
همه در حیرت و حسرت چو من است
شاخ از قطره چو سیمین سمن است
برگ در روضه چو زرین مجن است
آب بر شاخ بهنگام سحر
[...]
سیزده جنس نهاده است نبی
که همه مسخ شدند و همه هست
ز آن یکی خرس که بد خنثی طبع
دیگری پیل که شد فسق پرست
من خری دیدم کو مسخ نبود
[...]
دل و جانم بره جانان است
گر بدو باز رسم جان آن است
پای در دامن صبر آرم از آنک
دست دست ستم هجران است
آن چه من می کشم از فرقت او
[...]
ای که نه شقّۀ چرخ اطلس
بارگاهی ز سرا پردۀ تست
بهر شاگردی فرّاشات
بسته جوزا کمر خدمت چست
ماهرویان پس پردۀ غیب
[...]
گر ز خورشید بوم بی نور است
از پی ضعف خود، نه از پی اوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.