فلک گشته سرگشتهٔ کوی او
بود روی عالم همه سوی او
همی می رسد بر مشام دلم
ز گل خاصه از اهل دل بوی او
مه و مهر بین بر کمیت فلک
شب و روز اندر تکاپوی او
نه آغاز پیدا نه انجام و هست
تمامی یکی پرتو روی او
شمیم جنان چیست با نگهتش
کجا طوبی و قد دلجوی او
تو و کوثر و سبحهای پارسا
من و جام و زنّار گیسوی او
بدین ضعف کردیم آهنگ عشق
دل و خسته و زور بازوی او
رخم زرد و مویم سفید اشک سرخ
سیه روز و سودائی از موی او
ز اسرار گر سر برد نیست باک
دو گیسوش چوگان سرم گوی او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نخواهم بدن زنده بیروی او
جهانم نیرزد به یک موی او
دل شب شدادی ز گیسوی او
مه نو خیالی ز ابروی او
چه گویم من از خوبی روی او
که مه بود هندوی هندوی او
سرانجام کاید اجل سوی او
وبال تن او شود موی او
سعادت گشاده دری سوی او
در از دیگران بسته بر روی او
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.