هرکه از سر عشق آگاهست
محرم عاشقان درگاهست
با جمال تو میل حور و بهشت
نکند هر که مرد آگاهست
هرکه در بحر ذات فانی شد
او غریق فناء فی الله است
هرکه فانی ز خود، بحق باقی است
بر سریر شهود او شاهست
چون برید از خود و بحق پیوست
واصل حق و سالک راهست
عشق ورزی ارادت دل ماست
عشق جانم نه کار اکراهست
جاه دنیا بنزد اهل یقین
چاه باشد بصورت ارجاهست
ره مطلوب می برد طالب
در طلب گر بعشق همراهست
هان اسیری بوصل دوست شتاب
میرود عمر و روز بیگاهست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و راهیابی به حقیقت و خداوند سخن میگوید. شاعر میگوید که هرکس از سر عشق باخبر باشد، به درگاه عاشقان راه دارد و کسی که زیبایی پروردگار را ببیند، دیگر به حقیقت دنیا توجهی نمیکند. عشق و فناء در خداوند، راهی به بقاء و شناخت حقیقت است. وقتی کسی از خود بگذرد و به حقیقت پیوسته شود، به مقام مشاهده و شناخت میرسد. عشق، ارادت قلبی است و حقیقیترین ارتباطات انسانی در این عشق نهفته است. در نهایت، شاعر به استقامت در مسیر عشق و شتاب برای رسیدن به وصال دوست اشاره میکند.
هوش مصنوعی: هر کس که به عشق و احساسات عمیق آشنا باشد، در جمع عاشقان و در درگاه محبت پذیرفته و مورد احترام است.
هوش مصنوعی: هر کس که به زیبایی تو آگاه باشد، دیگر به حور و بهشت تمایل ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در عمق وجود خود غرق شود، در حقیقت به فنا و زوال در خداوند رسیده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که از خودگذشتگی کند و به مقام فنا برسد، حقیقتاً به بقای ابدی دست مییابد و در عالم شهود، او مانند یک پادشاه است.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان از خودخواهی و دلبستگیهای شخصی آزاد شود و به حقیقتی فراتر از خود وصل گردد، در واقع در مسیر سیر و سلوک قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: عشق ورزی نشاندهندهی محبت و ارادت ما به دیگران است و عشق واقعی از دل برمیخیزد و بر خلاف برخی کارها که به زور و اجبار صورت میگیرند، عشق یک انتخاب ناخودآگاه و آزادانه است.
هوش مصنوعی: دنیا در نظر افرادی که به حقیقت ایمان دارند، مانند چاهی است که ظاهری فریبنده دارد.
هوش مصنوعی: کسی که برای رسیدن به هدفش تلاش میکند، اگر با عشق و اشتیاق در این مسیر قدم بردارد، به سمت مقصودش هدایت میشود.
هوش مصنوعی: ای دوست، نگران نباش! در حال حاضر، زمان کم است و باید هر چه سریعتر به سمت دوست حرکت کنی، چرا که فرصتها از دست میروند و روزها به پایان میرسند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر عروسی که کنون در چمن است
همه در حیرت و حسرت چو من است
شاخ از قطره چو سیمین سمن است
برگ در روضه چو زرین مجن است
آب بر شاخ بهنگام سحر
[...]
سیزده جنس نهاده است نبی
که همه مسخ شدند و همه هست
ز آن یکی خرس که بد خنثی طبع
دیگری پیل که شد فسق پرست
من خری دیدم کو مسخ نبود
[...]
دل و جانم بره جانان است
گر بدو باز رسم جان آن است
پای در دامن صبر آرم از آنک
دست دست ستم هجران است
آن چه من می کشم از فرقت او
[...]
ای که نه شقّۀ چرخ اطلس
بارگاهی ز سرا پردۀ تست
بهر شاگردی فرّاشات
بسته جوزا کمر خدمت چست
ماهرویان پس پردۀ غیب
[...]
گر ز خورشید بوم بی نور است
از پی ضعف خود، نه از پی اوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.