گنجور

 
اسیری لاهیجی

ای دل تو همیشه در وصالی

حیران جمال ذوالجلالی

مفتاح خزاین وجودی

گنجینه گنج بی زوالی

از عز و شرف ملک نیابد

در خلوت خاص تو مجالی

در خانه حسن ماه رویت

در اوج جمال بی وبالی

شد نور تو رهنمای نقصان

تو مهر سپهر هر کمالی

ای رند شرابخانه عشق

سرمست لقای لایزالی

ای ماه وش فرشته پیکر

در حسن و جمال بی مثالی

شد طوطی نطق با فصاحت

در وصف رخ تو گنگ و لالی

حالی است ترا بدل اسیری

برتر ز بیان هر مقالی