دو عالم خواه زیر و خواه بالا
همه آئینه حقاست تعالی
وجود جمله موجودات از تو
تو ظاهر در همه جل و جلالا
یکی ذاتست ظاهر خواه باطن
یکی هستی است ز اسفل تا باعلا
چنان کز بحر صد موجی برآید
همان دریاست این گفتم مثالا
چو غیری نیست اندر دار دیار
همه الا بگو دیگر مگو لا
چو من از باده توحید مستم
بگو ای مطرب خوش خوان تلالا
اسیری جمله اسما بانسان
شده ظاهر جلالا او جمالا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سر موئی اگر برتر بأعلی
پرم سوزد پرم نور تجلّی
ز روح اعظم و از امر اعلی
پدید آمد به خلقت عقل اولی
به درک فنون ریا کاملی
در این فن چرا اینقدر جاهلی
دل مجنون شد از بیدش تسلی
که دارد بید مجنون، حسن لیلی
ز رایش پرتوی نور تجلّی
ز لطفش آرزو را صد تسلّی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.