گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیری لاهیجی

ای دوست نقاب زلف بگشا

بی پرده بما جمال بنما

حیفست جمال ذات مطلق

مخفی شده در صفات و اسما

رخسار تو گر نقاب برداشت

هر ذره نمود مهر والا

در کسوت صورتست و معنی

پیوسته جمال دوست پیدا

در پرتو حسن اوست حیران

جان و دل عاشقان شیدا

بگشود صبا گره ز زلفت

از دام بلا رهید جانها

هر دم بلباس غیر آن یار

بر جمله جهان نمود خود را

پیداست ز روی ماه رویان

خورشید جمال دلبر ما

هر لحظه بنقش دیگر آن یار

بر دیده دل شود هویدا

گه خضر و گهی مسیح گردد

گه آدم و نوح و گاه حوا

آزاده ز قید شد اسیری

تا دید جمال دوست هر جا