در گلستان محبت گل داغی دارم
کز گل یاسمن باغ فراغی دارم
دمد از تربت من لاله از آن فصل بهار
تا بدانی بدل از عشق تو داغی دارم
سرو من قامت دلدار و چمن گلشن دل
لوحش الله که عجب سروی و باغی دارم
طالب سینه سینا نشوم همچو کلیم
تا بطور دل از آن شعله چراغی دارم
جم عهدم من درویش که از همت عشق
بکف از باده گلرنگ ایاغی دارم
شکرین لعل تو چون خال سیه دید بگفت
طوطیان گرد من و میل بزاغی دارم
ندهم آن سر زلفین پریشان از دست
کز دل گمشده آشفته سراغی دارم
تا بود پیشه من عشق و بود عشق علی
لله الحمد زهرکار فراغی دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من که بر جان و دل از درد تو داغی دارم
با سر کوی تو از روضه فراغی دارم
از خیال قد چون سرو و رخ گل رنگت
راستی در نظر آراسته باغی دارم
چون تو در انجمن آئی مه تابان چکنم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.