سینه شد زآتش دل جلوه گه طور مرا
تا چه آید بدل از این سر پرشور مرا
دیده طوفان کند از شعله کانون درون
گو بیا نوح و بخوان فار التنور مرا
پشه وادی عشقم به هما فخر کنان
کند این عشق مخوان زاهد مغرور مرا
وامق ار گرد عذار تو ببیند خط سبز
عذر عذرا نهد و دارد معذور مرا
گر در این دیر خرابم نبود آبادی
کرده معمار غم عشق تو معمور مرا
میکنم پیل بنخجیر گه عشق شکار
گر بصورت نبود جثه عصفور مرا
زاریم پیر مغان دید و جمم کرد بجام
گرچه آشفته ندادند زرو زور مرا
پیر میخانه توحید رضا قبله طوس
که به چشم است ز خاک در او نور مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.