ترک من زلف سمن سا چو برخ بربشکست
رونق برگ گل و توده عنبر بشکست
زده بر تارک مه تاجکی از مشگ طری
تاج دارا بسر و افسر قیصر بشکست
پرده بردار زرخ تا بمنجم گویم
کاختری دستگه خسرو خاور بشکست
سخنی از لب شیرین تو گفتند بمصر
نرخ بازار شکر قند مکرر بشکست
غمزه جادوی تو کرد اشارت بمژه
پشت اسلام از این لشکر کافر بشکست
نقش تو ای صنم پارس پو بردند بچین
مانی از شرم رخت خامه بدفتر بشکست
سر تابید هر آن کوز کمندت ایعشق
گر کله گوشه بخورشید زند سر بشکست
دل آشفته شکستی و شکستت سر زلف
بمکافات تو را عنبر و افسر بشکست
شکوه بردم زجفایت بدر پادشهی
کز دو انگشت در از قلعه خیبر بشکست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.