بود زمین و آسمان از دم مرتضی علی
سود تمام کن فکان از دم مرتضی علی
نقش زمین و آسمان رنگ نداشت از ازل
بود بنای این و آن از دم مرتضی علی
لاجرم آب و خاک را این همه منزلت نبود
آدم از او شده عیان از دم مرتضی علی
صورتی ار بود عیان معنی ار بود نهان
هست عیان و هم نهان از دم مرتضی علی
سنگ و کلوخ و جانور برگ گیاه و هم شجر
جمله بذکر حق زبان از دم مرتضی علی
عیش بمحشر ار بسی میکند از عمل کسی
آشفته عیش شیعیان از دم مرتضی علی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.