گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عارف قزوینی

به سال شصتم عمرت، نوید جشن رسید

بمان که بعد صد و بیست سال خواهی دید

که روی علم و ادب همچو موی صورت تو

به پیش اهل هنر، از تو گشته روی سفید

به کشتزار ادب، تا به شصت سال دگر

ز خرمن ثمرات تو، خوشه باید چید

به لوح خاطر ایرانیان به نام «براون»

نوشته با خط برجسته که السعید سعید

هر آنچه مانده ز عمر من است، تقدیمت

نمودم ار بتوان عمر را به کس بخشید

تو جاودان به جهان زنده باش و، علم و ادب

چو خضر ز آب حیات تو، زندهٔ جاوید

کدام جان؟ که به شعر و ادب نشد ز تو شاد

کدام دل؟ که سر مو، ز دست تو رنجید

به قدر عارف، کس نیست قدردان «براون»

مگر کسی که تواند به قدر او فهمید

 
sunny dark_mode