لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
عارف قزوینی

مرا عقیده پیرار و پارسالی نیست

خیال روی دمکرات و اعتدالی نیست

ز رنگ‌های طبیعت که نیست جز نیرنگ

مرا به دیده به جز نقش بی‌خیالی نیست

مقام و رتبهٔ شاهنشهان گرفت زوال

ولیک سلطنت عشق را زوالی نیست

به غیر تار که در پرده گفت قصهٔ عشق

کسی به بزم تو محتاج گوشمالی نیست

به یار گوی که ای روح اهل دل از من

به پیشگاه تو جز قالب مثالی نیست

ز دست گریه چنان خشک گشت چشمهٔ چشم

که هیچ قرن چنین دور خشکسالی نیست

ز گوشه‌گیری و از انزوا خوشم که منم

دو گوش و هیچ در این گوشه قیل و قالی نیست

دلم نشیمن رندان و جای اهل دل است

مقام و بارگه بندگان عالی نیست

پی نثار تو پوسیده جانی است مرا

بدان تعارف معمول و خشک و خالی نیست

ز من به غیرت و ناموس و مملکت‌خواهی

بگو خوشیم به دوریت هم ملالی نیست

ببین که خانهٔ ایران پر است مشتی زن

میا تو سرزده همسایه خانه خالی نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
صائب تبریزی

به غیر خشم که در خوردنش وبالی نیست

درین بساط دگر روزی حلالی نیست

به نور زنده دلی دار خانه را روشن

که آفتاب دل زنده را زوالی نیست

نه از خدا و نه از خلق شرم خواهی داشت

[...]

اسیر شهرستانی

هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست

فدای حسن صراحی شوم که خالی نیست؟

فتاده ای که کشد پا به دامن همت

در این بساط کسی غیر نقش قالی نیست

مشتاق اصفهانی

ز ناز هرگزت از من اگر سئوالی نیست

بدین خوشم که بدل از منت ملالی نیست

اگر بخاک نیفتم ز آشیان چکنم

مراکه قوت پرواز هست و بالی نیست

مجو نشاط طبیعت ز محفلی کانجا

[...]

صفایی جندقی

ز نقص سروکش از برگ و بر کمالی نیست

که پیش نخل تواش نیز اعتدالی نیست

جبین و جبهه مه را تجملی است وجه

ولی به وجه جمیل تواش جمالی نیست

به چهرت اهل نظر مصر را کجا سنجند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه