مرا عقیده پیرار و پارسالی نیست
خیال روی دمکرات و اعتدالی نیست
ز رنگهای طبیعت که نیست جز نیرنگ
مرا به دیده به جز نقش بیخیالی نیست
مقام و رتبهٔ شاهنشهان گرفت زوال
ولیک سلطنت عشق را زوالی نیست
به غیر تار که در پرده گفت قصهٔ عشق
کسی به بزم تو محتاج گوشمالی نیست
به یار گوی که ای روح اهل دل از من
به پیشگاه تو جز قالب مثالی نیست
ز دست گریه چنان خشک گشت چشمهٔ چشم
که هیچ قرن چنین دور خشکسالی نیست
ز گوشهگیری و از انزوا خوشم که منم
دو گوش و هیچ در این گوشه قیل و قالی نیست
دلم نشیمن رندان و جای اهل دل است
مقام و بارگه بندگان عالی نیست
پی نثار تو پوسیده جانی است مرا
بدان تعارف معمول و خشک و خالی نیست
ز من به غیرت و ناموس و مملکتخواهی
بگو خوشیم به دوریت هم ملالی نیست
ببین که خانهٔ ایران پر است مشتی زن
میا تو سرزده همسایه خانه خالی نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر دیدگاه شاعر نسبت به عشق و تعلقات دنیوی است. او به صراحت اعلام میکند که به عقاید کهنه و افکار سنتی اعتقادی ندارد و به دنبال حقیقت و عشق حقیقی است. شاعر معتقد است که رنگهای طبیعی فقط نیرنگی هستند و در عمق وجودش جز بیخیالی چیزی نمیبیند. عشق را کنندهای جاودانه و بیزوال میداند و از صحبتهای سطحی و frivolous در بزم عاشقان گله دارد. او خود را در گوشهگیری و انزوا راحت و خوشحال میبیند و توجهی به مقام و رتبه اجتماعی ندارد. در نهایت، شعر با اشاره به زنان در ایران و همچنین تایید دوری از ملالت بیانگر حقیقتهای اجتماعی و فرهنگی زمانه است.
هوش مصنوعی: من به عقاید قدیمی و سنتی اعتقادی ندارم و به این رؤیاهای دموکراتیک و میانهرو نیز باور ندارم.
هوش مصنوعی: عناصر و رنگهای طبیعت همواره فریبندهاند و در این دنیا چیزی جز تصویر بیخیالی در چشمم نمیبیند.
هوش مصنوعی: مقام و جایگاه شاهان ممکن است زوال و افول پیدا کند، اما سلطنت و قدرت عشق هرگز از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره میشود که تنها کسی که در پردهای پنهان به داستان عشق خود میپردازد، مهم است و دیگران در بزم تو نیازی به شنیدن این قصه ندارند. به عبارت دیگر، در این جمع، فقط آنکه عشقش را در خلوت بیان میکند، اهمیت دارد و بقیه به شنیدن این داستان نیاز ندارند.
هوش مصنوعی: به دوست بگو که ای روح کسانی که به دل بیدارند، از من نزد تو چیزی جز پوستهای ظاهری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: چشمها به قدری از گریه خشک شدهاند که هیچ زمانی به این اندازه خشکسالی وجود نداشته است.
هوش مصنوعی: از تنها بودن و دوری از جمع خوشحال هستم، زیرا من فقط دو گوش دارم و در این گوشه، هیچ صدای شلوغی و همهمهای وجود ندارد.
هوش مصنوعی: دل من جایی برای ستمگران و انسانهای روشندل است و مکان و مقام بندگان بزرگ در نظر من مهم نیست.
هوش مصنوعی: جان من برای فدای تو پوسیده و خسته است؛ پس به خاطر این تعارفات بیمزه و بیمعنی نباشید.
هوش مصنوعی: از من بخواه که به خاطر غیرت و ناموس و وطنم، از دوریات درد و غمی نداشته باشم و خوشحال باشم.
هوش مصنوعی: نگاهی به خانهٔ ایران بینداز، پر از زنانی است که در آن زندگی میکنند؛ تو که بدون دعوت به خانهٔ همسایه آمدهای، بدان که آنجا نیز خالی نیست و پر از زندگی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به غیر خشم که در خوردنش وبالی نیست
درین بساط دگر روزی حلالی نیست
به نور زنده دلی دار خانه را روشن
که آفتاب دل زنده را زوالی نیست
نه از خدا و نه از خلق شرم خواهی داشت
[...]
هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست
فدای حسن صراحی شوم که خالی نیست؟
فتاده ای که کشد پا به دامن همت
در این بساط کسی غیر نقش قالی نیست
ز ناز هرگزت از من اگر سئوالی نیست
بدین خوشم که بدل از منت ملالی نیست
اگر بخاک نیفتم ز آشیان چکنم
مراکه قوت پرواز هست و بالی نیست
مجو نشاط طبیعت ز محفلی کانجا
[...]
ز نقص سروکش از برگ و بر کمالی نیست
که پیش نخل تواش نیز اعتدالی نیست
جبین و جبهه مه را تجملی است وجه
ولی به وجه جمیل تواش جمالی نیست
به چهرت اهل نظر مصر را کجا سنجند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.