گنجور

 
انوری

نه نجیب از پی آن شد به فلک بر کورا

همتی بود که آن می‌شد و او بر فتراک

واینکه در خاک فتادست کنون هم زان نیست

که گزافیست ز دوران و بدی از افلاک

فلک از دور همی دیدش کی دانست او

که نه با صورت خوبست و نه با سیرت پاک

برکشیدش ز جهان تا به مقامی که ازوی

هرکه برتر شود ایمن بود از بیم هلاک

چون بدیدش که کسی نیست رها کردش باز

تا دگرباره نگونسار درافتاد به خاک