عمر بیتو به سر چگونه برم
که همی بیتو روز و شب شمرم
خونها از دو دیده پالودم
رخنه رخنه شد از غمت جگرم
تو ز شادی و خرمی برخور
که من از تو به جز جگر نخورم
مگر این بود بخششم ز فلک
که ز دست غم تو جان نبرم
چند برتافتم ز کوی تو روی
با قضا برنیامد آن حذرم
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
عمر بیتو به سر چگونه برم
که همی بیتو روز و شب شمرم
خونها از دو دیده پالودم
رخنه رخنه شد از غمت جگرم
تو ز شادی و خرمی برخور
که من از تو به جز جگر نخورم
مگر این بود بخششم ز فلک
که ز دست غم تو جان نبرم
چند برتافتم ز کوی تو روی
با قضا برنیامد آن حذرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تیر و تیغست بر دل و جگرم
غم و تیمار دختر و پسرم
هم بدینسان گدازدم شب و روز
غم و تیمار مادر و پدرم
جگرم پاره است و دل خسته
[...]
مددم ده به همّت ای مکرم
تا من دل شکستهٔ مجرم ،
آب صافی شده ست خون دلم
خون تیره شدست آب سرم
بودم آهن کنون ازو زنگم
بودم آتش کنون ازو شررم
ز آفت روزگار بر خطرم
هرچه روز است تیره روزترم
همچو خرچنگ طالع خویشم
که همه راه باز پس سپرم
دور گردون گسست بیخ و بنم
[...]
از سر این خیال درگذرم
دور به ز این خیالها نظرم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.