یعلمالله که دوستدار توام
عاشق زار بیقرار توام
بیتو ای جان و دیدهٔ روشن
چون سر زلف تابدار توام
در سر من خمار انده تست
تا که بیروی چون نگار توام
ارغوانم چو زعفران بیدرد
تا که بیچشم پر خمار توام
هر شبی در کنار غم جستم
تا چرا دور از کنار توام
یار درد و غمم مدار که من
آخر ای ماهروی یار توام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گوئی انده مخور که یار توام
کار خود کن که من به کار توام
علمش آمد که یار غار تو ام
عمل آمد که دوستدار تو ام
به حق آنکه دوستدار توام
در همه کار و بار یار توام
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.