غم عشق تو از غمها نجاتست
مرا خاک درت آب حیاتست
نمیجویم نجات از بند عشقت
چه بندست آنکه خوشتر از نجاتست
مرا گویند راه عشق مسپر
من و سودای عشق این ترهاتست
ز لعب دو رخت بر نطع خوبی
مه اندر چارخانه شاه ماتست
دل و دین میبری و عهد و قولت
چو حال و کار دنیا بیثباتست
عنایت بر سر هجرم به آیین
هم از جور قدیم و حادثاتست
چنان ترسد دل از هجر تو گویی
شب هجران تو روز وفاتست
به جان و دل ز دیوان جمالت
امیر عشق را بر من براتست
براتی گر شود راجع چه باشد
نه خط مجد دین شمس الکفاتست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق صحبت میکند و به عمق احساسات و دردهای ناشی از آن اشاره دارد. او بیان میکند که غم عشق، او را از سایر غمها نجات میدهد و خاک درگاه معشوقش برای او آب حیات است. شاعر به این اعتراف میکند که هرچند در بند عشق است، اما خوشی این عشق برایش از نجات دادن بهتر است. او همچنین به نقد نظرات دیگران میپردازد که او را از مسیر عشق منع میکنند و بر زیبایی معشوقش تأکید میکند. در ادامه، شاعر از تأثیرات هجران و ترس از دوری معشوقش سخن میگوید و به عشق و جنون حاصل از زیبایی او اشاره میکند. شعر در نهایت به این نتیجه میرسد که عشق و زیبایی معشوق برای او به قدری ارزشمند است که هر دردی را تحمل میکند.
هوش مصنوعی: غم عشق تو، مرا از دیگر غمها نجات میدهد و خاک درگاه تو برای من مانند آب حیات است.
هوش مصنوعی: من به دنبال رهایی از عشق تو نیستم، چون این عشق برایم از هر رهایی شیرینتر است.
هوش مصنوعی: میگویند که در راه عشق نباید قدم بگذارم و این آرزوی عاشقانهام تنها خیالی بیهوده است.
هوش مصنوعی: از زیبایی چهرهات، شبیه به ماه در میان چهار خانه شطرنج، سلطنت و قدرت حریف به چالش درآمده است.
هوش مصنوعی: تو دل و ایمان مرا میدزدی و وعدههایت مانند اوضاع و احوال این دنیای ناپایدار است.
هوش مصنوعی: محبت و توجهی که در دوران جداییام نسبت به من وجود دارد، به خاطر ستمها و حوادثی است که از گذشته بودهاند.
هوش مصنوعی: دل از دوری تو آنقدر میترسد که گویی شب جداییات همانند روز مرگ است.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی تو، جان و دل من در تسخیر عشق است و من نسبت به این موضوع احساس خاصی دارم.
هوش مصنوعی: اگر براتی (نامهای) به او داده شود، چه اهمیتی دارد؛ این خط، نشانهای از مجد و عظمت دین شمس الکفات است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهانا چون حیات تو مماتست
وفا ازتو طمع کردن وفاتست
به شه گفتا که دولت را ثباتست
بران پیلت که دشمن پیلماتست
منم ابن یمین ذاتی که او را
هزار و یک چو بشماری صفاتست
چه میگویم صفت گر باز خواهی
صفات حضرت من عین ذاتست
منم آن چشمه کزوی می تراود
[...]
اشارت باءببد و ممکناتست
که موج ثانی از دریای ذاتست
جناب لم یزل ذات آنصفاتست
صفات لایزالی عین ذاتست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.