صنما ما ز ره دور و دراز آمدهایم
بهسر کوی تو با درد و نیاز آمدهایم
گر ز نزدیک تو آهسته و هشیار شدیم
مست و آشفته به نزدیک تو بازآمدهایم
آمدستیم خریدار می و رود و سرود
نه فروشندهٔ تسبیح و نماز آمدهایم
یک زمانگرمکن از مستی ما مجلس خویش
که ز مستی بر توگرم فراز آمدهایم
گرچه در فرقت تو زار و نزاریم چو شمع
از پی سوزش و از بهرگداز آمدهایم
بر امید رخ زیبای تو هم با غم و رنج
همچنان استکه با شادی و ناز آمدهایم
دست ما گر به سر زلف درازت نرسد
با سر زلف تو از جور به راز آمدهایم
بینی آن زلف دراز تو که از راه دراز
ما به نظارهٔ آن زلف دراز آمدهایم
بود یکچند نشیب طلبت در ره ما
از نشیب طلب اکنون به فراز آمدهایم
توشه و ساز زدیدار تو خواهیم همی
گر به دیدار تو بیتوشه و ساز آمدهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر سفر و تلاش عاشقانه است که شاعر به عشقش و دیدار او آمده است. او از دوری و رنجهای خود سخن میگوید و با اشتیاق به سر کوی محبوبش رسیده است. شاعر خریدار عشق و شعف است و میخواهد در مجلس محبوبش مستی بیافریند. حتی اگر در غم و دوری به سر برده باشد، امید به دیدار زیبایی او را همراهی میکند. او از نداشتن توشه و ساز سخن میگوید و تأکید میکند که هدفش تنها نزدیکی به محبوب و مشاهده زیباییهای اوست. در نهایت، شاعر از موانع راه میگوید که حالا به اوج و فراز رسیدهاند و به دنبال لذت دیدار معشوق هستند.
هوش مصنوعی: ای محبوب، ما از راهی طولانی و سخت به نزد تو آمدهایم، با درد و نیاز به دیدارت آمدهایم.
هوش مصنوعی: اگر از نزدیک تو به آرامی و با آگاهی به تو نزدیک شدهایم، در حالی که مست و پریشان بودیم، دوباره به سوی تو آمدهایم.
هوش مصنوعی: ما به اینجا آمدهایم تا از شراب و لذت زندگی و آواز و شادی خرید کنیم، نه اینکه فقط به ذکر و نماز بپردازیم.
هوش مصنوعی: مدتی است که با حالتی سرمست و شاداب، به جمع دوستان آمدهایم و این حال خوش ما به خاطر نشئه و شادیای است که به همراه داریم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه در جدایی تو خیلی غمگین و رنجوریم، مثل شمعی هستیم که برای سوختن و ذوب شدن به حضورت آمدهایم.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی چهرهات، هر چند با غم و رنج مواجه هستیم، باز هم مانند زمانی که با شادی و آرامش برخورد میکنیم، به سوی تو میآییم.
هوش مصنوعی: اگر نتوانیم به موهای زیبایت دست بزنیم، با زیبایی تو از شدت دلتنگی و غم به راز و رمز عشق رسیدهایم.
هوش مصنوعی: زلف بلند تو را میبینم که ما به خاطر تماشای آن از راه دور و طولانی آمدهایم.
هوش مصنوعی: مدتی در مسیر عشق تو با سختیها و مشکلات روبهرو بودیم، اما اکنون به اوج و خوشبختی رسیدهایم.
هوش مصنوعی: ما برای دیدار تو آماده شدهایم و از تو هدیه و ابزار نیاز نداریم، چرا که خودمان فقط به خاطر دیدن تو آمدهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما بدرگاه تو از کوی نیاز آمده ایم
بهوایت زره دور و دراز آمده ایم
قدحی آب که بر آتش ما افشاند
که درین بادیه با سوز و گداز آمده ایم
بینوا گرد عراق ارچه بسی گردیدیم
[...]
روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ایم
در جهان جز غم تو از همه باز آمده ایم
طاق ابروی تو محراب دل و جان منست
زان به اخلاص دل آنجا به نیاز آمده ایم
قلب راه غم عشقم ز سر صدق و صفا
[...]
تا به سودای تو از راه دراز آمدهایم
ناز میکن که به صد گونه نیاز آمدهایم
نازنینی تو اگر ناز کنی میرسدت
ما گدایان به نیاز از پی ناز آمدهایم
از غمت سوخته و طالب درمان نشده
[...]
بینیازی تو و ما بهر نیاز آمدهایم
رفته بودیم ز کوی تو و باز آمدهایم
روی دل در طرف زاویهٔ تحقیق است
ما بر این رو[ی] نه بر وجه مجاز آمدهایم
دوش الطاف تو چون بندهنوازی میکرد
[...]
ما بسی مرحله دور و دراز آمده ایم
تا کنون بر در اینخانه فراز آمده ایم
در این خانه مبندید به رخساره ما
که بدین در زره عجز و نیاز آمده ایم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.