رفت یار و غمی ز یار بماند
جان زغم زار و تن نزار بماند
دل و یار و نشاط هر سه شدند
عشق و هجران و درد یار بماند
رفت معشوق و عشق باقی ماند
که ز معشوق یادگار بماند
هست چون یار غمگسار عزیز
هرچه از یار غمگسار بماند
شد دل و بردبار عاشق او
بر سر ره به انتظار بماند
جانکه بد در طریق عشق سوار
در ره عشق آن سوار بماند
خِرَدِ کارْ دیده در ره عشق
سخت عاشق شد و ز کار بماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره غم و اندوه ناشی از جدایی معشوق است. شاعر بیان میکند که با رفتن یار، اندوه و درد در دل باقی مانده و عشق همچنان ادامه دارد. معشوق رفته اما یاد او و خاطراتش در دلها باقی میماند. انتظار عاشق در کنار این دردها و غمها نمایان است، تا جایی که تمامی احساسات و یادهای شیرین و تلخ در مسیر عشق باقی میماند. عشق و انتظار به نوعی همزاد هم هستند و در این مسیر، دل و جان عاشق درگیر این احساسات عمیق میشود.
هوش مصنوعی: دوست رفت و حسی از او در دل باقی ماند، جان از اندوه خسته و بدن نزار و ضعیف به حال خود مانده است.
هوش مصنوعی: دل، محبوب و شادی هر سه به عشق و جدایی و درد تبدیل شدند، در حالی که محبوب همچنان باقی ماند.
هوش مصنوعی: معشوق رفت، اما عشق همچنان باقی مانده است تا یادگاری از او باقی بماند.
هوش مصنوعی: دوستی که دردهای مرا میفهمد و همدرد من است، برایم عزیز است و هرچه از او باقی بماند، ارزشمند خواهد بود.
هوش مصنوعی: دل عاشق با صبر و حوصله در کنار راه ایستاده و منتظر محبوبش مانده است.
هوش مصنوعی: کسی که در مسیر عشق به دل نشسته، هرگز از راه عشق منحرف نمیشود.
هوش مصنوعی: عقل و دانش که به خوبی مسیر عشق را میشناسد، به شدت عاشق شده و از کار و فعالیت خود بازمانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گل به تاراج رفت و خار بماند
گنج برداشتند و مار بماند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.