این منم آمده نزدیک کریمیکه شدست
شخص او قبله قبول شرف وتمکین را
وین منم دست به من داده بزرگیکه سپرد
بهکف پای بزرگی سر علیّین را
وین منم یافته اقبال وزیریکه زعدل
تازه کردست کنون قاعدهٔ پیشین را
وین منم از پس سی سال بهکام دل خویش
دیده در صدر خداوند معینالدین را
باد در صدر معالیش همه ساله بقا
تا بقا باشد بر چرخ مه و پروین را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حال شاعر و جایگاه او در نزد یک شخصیت بزرگ و کریم پرداخته است. شاعر خود را نزد شخصیتی با مقام و عظمت میبیند که او را به رسمیت شناخته و بزرگیش را تایید کرده است. وی از این که بعد از سالها موفق به دستیابی به آرزوهای خود شده و در مقام والایی قرار گرفته، ابراز خوشحالی میکند. شاعر همچنین دعا میکند که این مقام و موقعیت برای او همیشگی باشد و در سایهی قضا و قدر باقی بماند.
هوش مصنوعی: این من هستم که به نزد شخصی بزرگ و کریم آمدهام، کسی که او خود محلی است برای احترام و اعتباری که در چشم دیگران دارد.
هوش مصنوعی: من هستم که بزرگیت را با دست خود به تو دادهام، همانطور که بزرگی را به پای علیّین سپردهام.
هوش مصنوعی: من کسی هستم که در اثر اتفاقات خوش، مقام وزارت را به دست آوردهام و اکنون با عدالت، قانونهای قدیمی را تغییر دادهام.
هوش مصنوعی: پس از سی سال، اکنون من به آرزوی دل خود رسیدهام و چشمم به جمال خداوند معینالدین روشن شده است.
هوش مصنوعی: باد در بالای زندگیاش، هر ساله نوید زندگی و تداوم را میدهد و این تداوم بر دو ستارهی شناخته شده آسمان یعنی ماه و پروین ادامه دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بنگر گردش این چرخ جفاآیین را
که چه سان زیر و زبر کرد من مسکین را
ریخت صد گوهرم از چشم چو از سلک وجود
برد در صفت لطف صفی الدین را
از حریم چمنم شاخ گل تازه شکست
[...]
به غضب تلخ مکن عیش من مسکین را
سخن تلخ میاموز، لب شیرین را
بر زبان آر گناهی که نداریم و به ما
کینه اندوز مکن خاطر مهر آیین را
خون ما بر تو حلال است، بکش تیغ و بریز
[...]
تندی خوی ضرورست سخن آیین را
که بنوشند به تلخی، می لب شیرین را
بلبلانی که نظر بر رخ گل وا کردند
چه شناسند قماش سخن رنگین را
برد و بر طاق فراموشی جاوید گذاشت
[...]
بوسه آخر نزدم آن دهن نوشین را
لب فرهاد نبوسید لب شیرین را
صدهزاران دل دیوانه به زنجیر کشم
گر به چنگ آورم آن سلسله پرچین را
گر شبی حلقهٔ آن طره مشکین گیرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.