این چه شادی است که زو در همه عالم خبرست
وین چه شکرست که زو در همه عالم اثرست
این چه بادست که او را ز نعیم است نسیم
وین چه ابرست که او را ز سعادت مَطَرست
وین چه سورست که پنداری جشنی است بزرگ
وین چه جشن است که پنداری عید دگرست
جشن ایام بود رسم جم و افریدون
جشن اسلام بقای مَلِک دادگرست
سخت شادند بدین جشن همه ناموران
شرفالدین ز همه ناموران شاد ترست
قبلهٔ دولت بوطاهر سعدبن علی
که دل طاهر او قبلهٔ عقل و هنرست
آنکه در دولت و ملت به بزرگی مثل است
وان که در مشرق و مغرب ز کریمی سَمَرست
علم با منفعتش گویی کان علم علی است
عدل بیغایت او گویی عدل عمرست
ذات او راست صفات ملکی و بشری
که به سیرت ملک است او و به صورت بشرست
روشنی گیرد از اندیشهٔ او چشم خرد
زانکه اندیشهٔ او چشم خرد را بصرست
منظر دولت او را ز مجره است شرف
آتش همت او را ز ثریا شررست
درگهش کعبهٔ فضل است و کفش زمزم جود
قدمش رکن و مقام است و رکابش حَجَرست
قلمش هست چو تیری سر پیکان بدو شاخ
وان دو شاخش ز روانی چو قضا و قدرست
تیر هرگز نشنیدم که کند فعل سپر
تیر او خلق جهان را ز بلاها سپرست
آنچه او بخشد در دُرج معالی است دُرَر
وانچه او داند در دُرج معانی غُررست
لاجرم سال و مه از دانش و از بخشش او
دُرج و دَرج فضلا پر غُرر و پر دُرَرست
ای همامی که به خورشید همی مانی راست
که تو در خاوری و نور تو در باخترست
از پی زینت اسبان و غلامان تو را
بر فلک صورت جوزا چو لگام و کمرست
ملک باغ است و قضا ابر و اَمَل باد صبا
بخت عالی شجر و رسم تو بار شجرست
مهتری چون دل و انصاف تو چون نور دل است
سروری چون سر و اقبال تو چون چشم سرست
بهر احباب تو از دهر قبول است و خطر
به رخ اعدای تو از چرخ نهیب و خطرست
هر شبی را سحری هست به نزدیکی روز
شب اعدای تورا روز قیامت سحرست
گر ستودست فتوح و ظفر اندر همه جای
رای و تدبیر تو قانون فتوح و ظفرست
آن کجا در سفری جاه تو باشد به حضر
وان کجا در حضری نام تو اندر سفرست
با چنین جاه و چنین نام که در ملک تو راست
حضر تو سفرست و سفر تو حضرست
روح را از مدد و مَکرِمت توست بقا
همچنان کز مدد روح بقای صُوُرست
کردگار از سِیَر خوب تو بنمود به خلق
هر بشارت که ز آمرزش او در سورست
تا بود سورهٔ الفاتحه عنوان سُوُر
سیرت خوب تو عنوان کتاب سیرست
گر پسر نیست تو را نام نکو هست تو را
مرد را نام نکو به ز هزاران پسرست
دستگیر ضعفا باش به افضال وکرم
که تو را بر ضعفا رحمت و مهر پدرست
خاصه اکنون که شه شرق به کار ضعفا
نظری کرد و بدان است که جای نظرست
سبب و موجب آن عارضه چون برشمریم
خارج از خاطر و اوهام ستار شمرست
ملک العرش پس از قدرت رحمت بنمود
قدرت و رحمت او خلق جهان را عبرست
تا شد از عافیت شاه خراسان چو بهشت
بر دل دشمن بدگوی جهان چون سقرست
همچو اصحاب سقر جفت زَحیرست و زفیر
هرکه بر گفتن بیهوده گشاده زفرست
ناسپاسی که بدین شُکر دلش خرم نیست
جگرش خسته شود گرچه همه تن جگرست
ای جوادی که گه جود نثار تو شود
هرچه بر چرخ ستاره است و به دریا گهرست
مُطیعان را اگرست و مگر اندر سخنان
سخنان تو همه بیاگر و بیمگرست
به تو دارند همی چشم همه خلق جهان
که به چشم تو همه مال جهان بیخطرست
نتوان گفت به مقدار سخای تو سخن
که سخای تو تمام است و سخن مختصرست
از من امسال غبارست مگر بر دل تو
که ز مرسوم من امسال دلت بیخبرست
شکرست از نی و شکرست مرا از قدت
قیمت و لذت این شُکر فزون از شَکَرست
تاکه تاریخ شب و روز و مه و هفته و سال
از مدار فلک و رفتن شمس و قمرست
باد قدر تو فزون از فلک و شمس و قمر
زانکه زیرست همه عالم و قَدرَت زبرست
راهبر باش به اقبال خردمندان را
که جهاندار به توفیق تو را راهبرست
دفتر ناموری کن ز هنر نامهٔ خویش
که هنر نامهٔ تو مایهٔ هر نامورست
تو بمان ساکن اگرچند فلک گردان است
وز جهان مگذر اگرچند جهان در گذرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که دربارهی شادی و جشنها و مقام والای یک شخصیت بزرگوار نوشته شده است. شاعر از شادیای سخن میگوید که همه جا را فراگرفته و شکرگزاریای که از آن به وجود آمده است. او به عظمت جشنها و تأثیرات مثبت آنها اشاره میکند و شخصیت مهمی را توصیف میکند که در حکمرانی و صفات انسانی و ملکی الگو است. او از علم و عدل این شخصیت تقدیر میکند و او را به عنوان منبعی از روشنایی و انصاف معرفی میکند. شاعر همچنین به سیرت نیکو و دستگیری او از ضعیفان اشاره میکند و او را منبع رحمت و کرم میداند. در نهایت، او از اهمیت نام نیک و هنر در نزد مردم سخن میگوید و از آن شخصیت میخواهد که با سخاوت و بزرگواری خود همراه با عالم و زمانه بماند.
هوش مصنوعی: این چه نوع شادیای است که در تمام جهان شناخته شدهاست و این چه نوع شکرگزاریای است که در سراسر دنیا تأثیرگذار است؟
هوش مصنوعی: این چه بویی است که از خوشیها به مشام میرسد و این چه ابری است که از خوشبختی باران میبارد؟
هوش مصنوعی: این چه شوری است که تو فکر میکنی یک جشن بزرگ است و این چه جشنی است که تصور میکنی عید دیگری است؟
هوش مصنوعی: روز جشن و سرور بود، سنتهای بزرگانی چون جم و افریدون برقرار است و جشن اسلام نشانهگر پایداری سلطنت دادگر است.
هوش مصنوعی: در این جشن بزرگ، همه شخصیتهای برجسته و مشهور بسیار خوشحال هستند، اما شادی یکی از آنها، شرفالدین، از همه بیشتر است.
هوش مصنوعی: مرکز قدرت بوطاهر سعدبن علی، جایی است که دل پاک او به عنوان محور عقل و هنر شناخته میشود.
هوش مصنوعی: کسی که در مقام و موقعیت اجتماعی به اندازه بزرگی میرسد، و کسی که در شرق و غرب جهان به خاطر سخاوت و فراخدلیاش مورد ستایش قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: علم وقتی همراه با فایدهاش باشد، مانند علم علی است و عدالت او هم به اندازهای وسیع و بیپایان است که میتوان آن را با عدالت عمر مقایسه کرد.
هوش مصنوعی: ذات او دارای صفاتی است که هم به ویژگیهای فرشتگان و هم به خصوصیات انسانی تعلق دارد. او از نظر سیرت به فرشتگان شباهت دارد و از نظر صورت به انسانها.
هوش مصنوعی: فکر و اندیشهٔ او سبب میشود که عقل و خرد ما روشن شود، زیرا که اندیشهٔ او برای عقل مانند یک دیدگاه و بینایی است.
هوش مصنوعی: نمایشگاه نعمت و مقام او از جایی آغاز میشود که شعلههای تلاش و ارادهاش از اوج آسمان به افراز در میآید.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف جایگاه خاص و برجسته شخصیتی میپردازد که فضائل و خوبیهایش مانند کعبه، مقدس و باارزش است. او همچون زلال زمزم، بخشنده و نیکوکار است و قدمهای او به عنوان نشانهای از مقام و بزرگیاش نشاندهنده ثبات و استواری است. در واقع، هر چیزی که به او مرتبط میشود، محترم و ارزشمند تلقی میگردد.
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن قدرت و تاثیر قلم و نوشتار است. قلم مانند تیر و پیکانی است که میتواند هدفگیری کند و به نشانهای مشخص برسد. شاخهای آن نمادی از دو جنبه روانی و ارتباط با قضا و قدر دارند. این بیان نشاندهنده اهمیت و قدرتی است که نوشتار و قلم میتوانند در زندگی و سرنوشت انسانها داشته باشند.
هوش مصنوعی: هرگز نشنیدهام که تیر بتواند از سپر عبور کند؛ همانطور که خلق و مخلوق، مانند سپری در برابر بلاها و خطرات دنیا قرار دارند.
هوش مصنوعی: هر چه او به ما میدهد، در نهایت با ارزش و گرانبهاست، و آنچه که او میداند، به حقیقت رازهایی عمیق و گرانمایه تعلق دارد.
هوش مصنوعی: بدون شک، زمان و ماه به واسطهی دانش و بخشش او پر از نکات عالی و جواهرات ارزشمند است.
هوش مصنوعی: ای پرندهای که به خورشید نزدیک هستی، بدان که تو در شرق قرار داری و نور تو در غرب است.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و زینت اسبان و غلامان، تو هم مانند نشانهگری بر آسمان، به شکلی زیبا و جذاب ارزیابی میشوی.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف زیباییهای طبیعی و اثرات آنها بر زندگی اشاره دارد. در اینجا، باغ به عنوان نماد زندگی و زیبایی است، قضا و سرنوشت به ابر تشبیه شده که به گیاهان زندگی میبخشد، و امید و آرزو به باد صبا تشبیه میشود که به زندگی طراوت میدهد. در نهایت، بخت خوب، به درخت و ثمرهاش نسبت داده شده که نشان دهنده ثمرات خوب زندگی است.
هوش مصنوعی: اشاره به این دارد که فردی با دل و انصاف و مهربان، مانند نوری در دل دیگران میدرخشد و مقام و شان او مانند چشمیست که واقعیات و حقایق را میبیند و درک میکند.
هوش مصنوعی: برای دوستان تو، دنیا پذیرفتنی است و باید از چرخ زمان و سختیهایی که برای دشمنانت پیش میآید، محتاط بود.
هوش مصنوعی: هر شب یک صبحی وجود دارد که به طلوع روز نزدیک میشود، همانگونه که روز قیامت به نزدیک شدنش شبی را به اتمام میرساند.
هوش مصنوعی: اگر در همه جا پیروزی و موفقیت هست، به دلیل تدبیر و عقل توست که قوانین موفقیت و پیروزی را تعیین میکند.
هوش مصنوعی: جایی که تو در سفر هستی، مقام و جایگاهت در آنجا مشخص است و جایی که در حال حاضر هستی، نام و یاد تو در سفر گویای حضور توست.
هوش مصنوعی: با چنین مقام و نام والایی که در استان تو وجود دارد، بودن تو در کنار خود مانند سفر است و سفر تو همچون حضور در کنار است.
هوش مصنوعی: روح انسان به خاطر کمک و بزرگواری تو دوام دارد، همانطور که بقای اشکال و تصاویر نیز به مدد روح بستگی دارد.
هوش مصنوعی: خداوند به وسیلهٔ رفتار نیک تو، به مردم خبر خوشی داد که بخشش و رحمت او در راستی وجود دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که سوره فاتحه وجود دارد، این نشاندهندهی ویژگیهای خوب توست که در کتاب سیرت تو نوشته شده است.
هوش مصنوعی: اگر پسر نداری، اما نام نیکی داری، باید بدانی که داشتن یک نام نیکو برای یک مرد از داشتن هزاران پسر بهتر است.
هوش مصنوعی: به دیگران کمک کن و با فضل و مهربانی خود از آنها حمایت کن، زیرا همدردی و محبت تو به ضعیفان مثل محبت یک پدر نسبت به فرزندانش است.
هوش مصنوعی: بهویژه اکنون که شاه شرق به وضعیت ضعیفان توجه کرده و به این واقعیت پی برده است که کجا باید نگاه کند.
هوش مصنوعی: وقتی دلایل و علل آن حادثه را بیان کنیم، از تفکرات و تصورات معمولی فراتر میرود و در حقیقت حالتی غیرقابل تصور پیدا میکند.
هوش مصنوعی: خداوند که در عرش سلطنت دارد، بعد از قدرتش، رحمتش را نشان داد. قدرت و رحمت او باعث شده که جهان و مخلوقاتش به وجود آیند و این به نوعی نشانهای برای عبرت گرفتن انسانهاست.
هوش مصنوعی: وقتی که شاه خراسان از آسودگی و راحتی خارج شد، دنیای دشمنانش بر دلشان سخت و تلخ مانند جهنم شد.
هوش مصنوعی: مانند کسانی که در دوزخ هستند، هرکس که به سخنان بیفایده و بیهوده پردازد، در واقع خود را در گرداب و تلاطم گرفتار کرده است.
هوش مصنوعی: کسی که به نعمتها و خوبیهای زندگی ناسپاس است، حتی اگر دلش شاد باشد، دلش در واقع در عذاب است و رنج میبرد، هرچند که کرونا ماجرا و مشکلات زیادی را تحمل کرده باشد.
هوش مصنوعی: ای جوانمردی که موقع بخشش و مهربانی، تمام آنچه در آسمان ستاره است و در دریا گوهر، نثار تو میشود.
هوش مصنوعی: اگر به اطاعتکنندگان تو نگاه کنیم، در سخنان تو هیچ شکی وجود ندارد و همه چیز بدون تردید است.
هوش مصنوعی: همه مردم جهان به تو نگاه میکنند، چراکه وقتی تو را میبینند، میدانند که تمام داراییهای دنیا در دست تو امن و بیخطر است.
هوش مصنوعی: نمیتوان به اندازه بخشندگی و سخاوت تو صحبت کرد، زیرا سخاوت تو بینهایت است و کلام ما در این باره بسیار کم و مختصر است.
هوش مصنوعی: امسال حال و روز من پر از مشکلات و غم و غصه است، مگر در دل تو که از وضعیت من و احساساتم بیخبر هستی.
هوش مصنوعی: شکر و شیرینی به وسیله نی به دست میآید و من هم از زیبایی و قد خود شیرین میشوم. لذت و ارزش این شیرینی از خود شیرینی بیشتر است.
هوش مصنوعی: تاریخ بر اساس حرکت خورشید و ماه و همچنین تغییرات شب و روز و هفته و سال شکل میگیرد و از حرکت کرههای سماوی تاثیر میپذیرد.
هوش مصنوعی: باد تو از بسیاری از چیزها بالاتر و ارزشمندتر است، زیرا همه چیز در دنیا زیر تو قرار دارد و مقام و ارزش تو در بالاست.
هوش مصنوعی: پیشوایی و هدایت را به عهده بگیر، زیرا خردمندان به موفقیت تو اعتماد دارند و زندگیکنندگان این دنیا به راستی به توفیق و موفقیت تو نیاز دارند.
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن شهرت و اعتبار، به مهارتها و هنرهای خود توجه کن، زیرا تواناییهای تو منبع اصلی برای رسیدن به نام و آوازه هستند.
هوش مصنوعی: باقی بمان در یک جا، حتی اگر دنیا در حال چرخش است و از زندگی عبور نکن، هرچند که دنیا همواره در حال تغییر و گذر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صنم من پسری لاله رخ و سیمبرست
سخت زیبا صنم و سخت به آیین پسرست
من و او هر دو به نام ایزد روزافزونیم
هر زمان عشق من و خوبی او بیشترست
سروجویان و قمرخواهان بسیار شدند
[...]
اینهمه لاف مزن گرچه ترا سیم و زر است
که زر وسیم بر اهل خرد مختصرست
دل مبند ار خردی داری بر سیم وزرت
که زروسیم جهان همچو جهان در گذرست
زوبدنیات حسابست بعقبات عقاب
[...]
روز بس خرم و موسم ز همه خوبترست
عید فطرست که عالم همه پر زیب و فرست
باز در مهد شرف کوکبه عید رسید
موکب عشرت و شادی و طرب بر اثرست
شاهد عید که آنرا مه نو می خوانند
[...]
تا نلغزی که ز خون راهِ پس و پیش ترست
آدمیدزد زِ زردزد کنون بیشترست
گربزانند که از عقل و خبر میدزدند
خود چه دارند کسی را که ز خود بیخبرست
خود خود را تو چنین کاسد و بیخصم مدان
[...]
مدتی در طلب مال جهان کردم سعی
تا بآخر خبرم شد که ز نفعش ضررست
عوض هر چه بمن داد فلک عمر ستد
نکند فایده فریاد که اینش هدرست
عمر ضایع شده و مال نماندست بجا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.