اگر به داد بود نام شاه دادگری
وگر به تاج بود فخر شاه تاجوری
چو روز بزم بود آفتابِ با قدحی
چو روز رزم شود آسمان با کمری
فلک نیی و به قدر بلند چون فلکی
عمر نیی و به عدل تمام چون عمری
موافقند مراد تو را قضا و قدر
مگر وکیل قضائی و نایب قدری
اگر جمال و هنرمایهٔ ملوک بود
تو آفتاب جمال و ستارهٔ هنری
وگر بباید خشنودی خدا و پدر
تو اختیار خدا و ستودهٔ پدری
رسوم داد تو داری و ملک جمله توراست
نبینم از دوبرون رسم ملک و دادگری
اگر به قول تناسخ سکندری ملکا
وگر به قدرت باری سکندر دگری
زگوهر تو چو داود زان بود فرزند
که تو نبیرهٔ داود ارسلان گهری
اگر به دولت عالی نشستهای بر تخت
همی به همت عالی زعرش برگذری
زبسکه تیغ تولشکر شکست و شهرگشاد
به باد داد سر خویشتن زخیرهسری
چنانکه بود سلیمان نشسته با داود
تو در سرای سعادت نشسته باپسری
رسول و بوالْبَشر اندر بهشت فخر کنند
که فخر دین رسول و بشیر هر بشری
سپهر برحذرست از کمان گروههٔ تو
تو ازکمین سپهر بلند بیحذری
ستارگان همه از آسمان فرو بارند
اگر به چشم سیاست به آسمان نگری
چنانکه فضل خدای جهان تورا سپرست
به تیغ تیز تو خلق خدای را سپری
تورا سزد زهمه خسروان خرید و فروخت
که زرّ سرخ فروشیّ و نام نیک خری
هر آن وطن که درو سایهٔ سعادت توست
بر آن وطن نتواند گذشت دیو و پری
همی نگار شود روی حور فرش تو را
بر آن امید که یک راه روی او سپری
تورا سزد زجهان باده خوردن و رامش
همان به است که رامش کنی و باده خوری
گشاده بنده معزّی در خزانه ی شعر
نمود گوهر حکمت زخاطر گهری
مدایح تو به لفظ دری همی گوید
که از مدیح تو پاکیزه گشت لفظ دری
همیشه تا که بود ارغوان و مر زنگوش
به سان عارض و زلفین ترک کاشغری
به فال نیک تو را باد لهو و سور و سرور
مخالفان تورا باد مرگ و مویهگری
ز مشتری نظرت باد وز فلک طاعت
که شهریار فلک رآی مشتری نظری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و تعریف از شاه و ویژگیهای او پرداخته است. شاعر ابتدا به دادگری و فخر شاه اشاره میکند و سپس او را به عنوان شخصی با جمال و هنرهای نیکو توصیف میکند. در ادامه، به این نکته اشاره میشود که قضا و قدر با خواستههای او هماهنگ است و او نماینده خدا و پدری ستوده است. شاعر به قدرت و عظمت شاه و موفقیتهای او در جنگ و صلح اشاره کرده و او را چون سلیمان و داود بزرگ میشمارد. در نهایت، به خوشبختی و سعادت کشور تحت سلطه او، و تأثیر وجود او بر زندگی مردم اشاره میکند و از او میخواهد تا همیشه موفق و شاد باشد. به طور کلی، این شعر پیامی از مدح و شادی برای شاه و دولت اوست.
هوش مصنوعی: اگر کسی به عدل و انصاف شناخته شود، به نام شاه دادگر یاد میشود، و اگر به خاطر مقام و ثروت شناخته شود، به عنوان شاه تاجدار مورد احترام است.
هوش مصنوعی: زمانی که جشن و شادمانی باشد، مانند آفتابی است که در حال نوشیدن شراب در کنار دوستان است؛ اما زمانی که جنگ و نبرد فرا برسد، آسمان مانند کسی میشود که کمربند میبندد و خود را آمادهی مبارزه میکند.
هوش مصنوعی: به این معنی است که تو همچون آسمان بینهایت و بلند نیستی و عمر تو هم به اندازه عمر آسمانها نیست؛ پس بهتر است زندگی را با انصاف و عدالت سپری کنی.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که سرنوشت و تقدیر با خواستههای تو همراستا هستند، مگر اینکه کسی به عنوان وکیل یا نماینده برای تصمیمگیری در این امور باشد.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و هنر از آن پادشاهان باشد، تو مانند خورشید زیبایی و ستارهٔ هنر هستی.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی خشنودی خدا و پدرت را به دست آوری، باید انتخابت بر اساس رضایت خدا و ستایش پدرت باشد.
هوش مصنوعی: تو دارای قوانین و آداب خاصی هستی و تمام ملک و سرزمین به تو تعلق دارد، اما من خارج از وجود تو نشانهای از سلطنت و عدل نمیبینم.
هوش مصنوعی: اگر بر اساس نظریه تناسخ، شخصی در زندگیهای مختلف به مقام و موقعیتهای بالایی دست یابد، یا اگر به قدرت خداوند، شخص دیگری مثل سکندر در دنیا ظهور کند، در هر صورت، باز هم به عظمت و قدرت دست مییابند.
هوش مصنوعی: اگر تو همچون داود از گوهر خود باشی، فرزند تو نیز از نسل اوست و همچون ارسلان، گوهری با ارزش است.
هوش مصنوعی: اگر به مقام و قدرت بلندی دست یافتهای، مانند کسی که بر تخت سلطنت نشسته است، این موفقیت را باید با تلاش و اراده قوی به دست آورده باشی.
هوش مصنوعی: بهقدری که شمشیر فرمانده شکسته شد و شهر را به ویرانی کشاند، او خود را در یک حالت ناپایدار قرار داد.
هوش مصنوعی: به گونهای که سلیمان در کنار داود بود، تو هم در خانه خوشبختی به همراه پسری نشستهای.
هوش مصنوعی: در بهشت، پیامبر و بزرگترین انسانها به خود میبالند، زیرا افتخار دین متعلق به پیامبر و بشارتدهندهٔ همهٔ انسانهاست.
هوش مصنوعی: آسمان از تیرهای خطرناک تو میترسد، اما تو از بلندی آسمان در امنیت هستی.
هوش مصنوعی: اگر با نگاه درستی به آسمان بنگریم، میتوانیم ببینیم که ستارگان به زمین میافتند و به ما نزدیک میشوند. این جمله به اهمیت دیدگاه و نگرش در درک حقیقتها اشاره دارد.
هوش مصنوعی: خداوند به تو توانی داده است که مانند یک سپر عمل کنی و در برابر خطرات و دشواریها از مردم محافظت کنی.
هوش مصنوعی: شایسته است برای تو از میان همه پادشاهان خرید و فروش شود؛ چرا که تو مانند طلایی میدرخشی که هم ارزش زیاد دارد و هم دارای نام نیک و معتبر هستی.
هوش مصنوعی: هر جایی که سایهٔ خوشبختی تو بر آن باشد، نه دیو میتواند به آنجا نزدیک شود و نه پری.
هوش مصنوعی: عزیز من، زلف تو همچون نگاری است که زیبایی چهرهات را جلوهگر میکند. امیدوارم که روزی بتوانم به سوی تو بروم و از حضور تابت بهرهمند شوم.
هوش مصنوعی: بهتر است که از زندگی لذت ببری و خوش باشی، زیرا شایستهات این است که با خوشی و نوشیدن شراب اوقات خود را سپری کنی.
هوش مصنوعی: بندهای که در برابر سختیها آزاد شده است، در گنجینهی شعر، جواهر حکمت را به نمایش میگذارد و از یادهایش مهری را نمایان میکند.
هوش مصنوعی: شعر میگوید که ستایش و توصیفهای تو به زبان فارسی نشاندهندهی این است که حتی زبان فارسی نیز به خاطر زیباییهای تو زیباتر شده است.
هوش مصنوعی: همیشه در کنار هم به زیبایی ارغوان و مرزنگوش، به همان شکلی که چهره و موهای یک دختر ترک کاشغری زیبا و جذاب هستند.
هوش مصنوعی: به امید خوشبختی، روزگار مفرح و شادابی برای تو باشد و برای مخالفانت، مرگ و اندوه بیافریند.
هوش مصنوعی: از نیکوترین نگاهت و از فرمان آسمان، که فرمانروای آسمان نظر و رای تو را میسازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایا شکسته سر زلف ترک کاشغری
شکنج تو علم پرنیان شوشتری
بزیر دامنت اندر بنفشه بینم و تو
بنفشه را سپری یا بنفشه را سپری
چنان مسیر اگر پیش او سپر شده ای
[...]
ایا همیشه به نوروز سوی هر شجری
تو ناپدید و پدید از تو بر شجر اثری
توی که جز تو نپنداشت با بصارت خویش
عفیفه مریم مر پور خویش را پدری
به تو نداد کسی مال و متهم تو بوی
[...]
پریرخی که ز شرمش نهان شدست پری
پری مثال نهان گشت و شد ز مهر بری
عیان بدیده گر او را نبینی آن نه عجب
که گر پریست چنین آمدست رسم پری
گر آبگینه پری را ببیندی بدرست
[...]
بخد و قد تو ای شهره ترک کاشغری
خجل شدند گل سرخ سرو غاتفری
ستاره بارم هر شب ز دیده تا بسحر
چو یادم آید از آن سی ستاره سحری
بدخل شوشتر ارزد سه بوسه از لب تو
[...]
بما یکی پسر اگر ره وفا سپری
ز من نخواهم تیغ جفات را سپری
طریق عشق تو جان پدر بجان سپرم
اگر نه باز بکین راه جان ما سپری
جمال روی تو یکچند که ندیده بدم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.