سزد گر سر فرازد ملک و شایدگر بنازد دین
که گیتی در مه آذر گرفت آیین فروردین
به ملک و دین همی نازند شاهان بلنداختر
که آمد شاه ملکافروز مهمان قوامالدین
کجا باشد ملک چونین سزد دستور او چونان
کجا باشد پدر چون آن سزد فرزند او چون این
ز سلطان و ز دستور است هم تمکین و هم دولت
زه ای سلطان با دولت زهای دستور با تمکین
چه جویم فر افریدون چه گویم عدل نوشروان
چه رانم قصهٔ بیژن چه خوانم نامهٔ گرگین
سخنگویم ز سلطانی که با عدلش نیندیشد
گوزن از پنجهٔ ضیغم تذرو از چنگل شاهین
که را بود از جهانداران چنین عدل و چنین سیرت
کرا بود از شهنشاهان چنین رسم و چنین آیین
جهانداری چنین باشد که را ایزد دهد دولت
شهنشاهی چنین باشد کجا دولت کند تلقین
ببخش ای شاه دریادل بکوش ای خسرو عالم
بهگاه بخشش و کوشش دهی داد و ستانی کین
تو آن شاهی که از شاهان به تو قدر و شرف دارد
نگین و تیغ و تاج و تخت و کلک و ملک و اسب و زین
به توران و به غزنین در تو را هستند فرمانبر
یکی دارندهٔ توران دگر فرمانده غزنین
سپاهی را که بدخواهت همی گرد آورد شاها
کنی همچون بناتالنعش اگر هستند چون پروین
کسی کاو برخلاف تو به خواب اندر شود یک شب
زخاک او را سزد بستر زسنگ او را سزد بالین
هر آن شعری که بر نامت بگوید بندهٔ شاعر
به جناتالنعیم اندر همیخوانند حورالعین
بهتو جاوید و پاینده است هم شادی و همشادی
به شاهی از جهان بگذر به شادی در جهان بنشین
دعاگوی تو دولت باد هر جایی که بنشینی
که چون دولت دعا گوید کند روحالامین آمین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی ویژگیهای یک پادشاه شایسته و عدالتمحور است. شاعر از مقام و شرافتی که چنین پادشاهی دارد صحبت میکند و به نقش او در جامعه و تأثیر عادلانهاش بر مردم اشاره میکند. او از شاهی که از نیکویی و بزرگواری پرهیز نمیکند، یاد میکند و خشونت و ستم را محکوم میکند. شاعر همچنین به خداوند دعا میکند تا چنین رهبری را نیکو و پاینده نگه دارد و در نهایت بر اهمیت عدالت و سرپرستی صحیح تأکید میکند.
هوش مصنوعی: اگر سرِ ملک بر افراشته شود و شاید دین هم به خود ببالد، شایسته است؛ زیرا دنیا بر اساس آیین فروردین در آتش آذر به سر میبرد.
هوش مصنوعی: شاهان پرقدرت و بلندمرتبه به ثروت و دین خود میبالند، اما اکنون شاهی که نور و روشنی در ملک میآورد، به مهمانی قوامالدین آمده است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در کجا میتوان کشوری پیدا کرد که فرمانروایش به خوبی و شایستگی پدرش باشد، و چگونه میتوان فرزندی را یافت که به اندازه شایستگی پدرش باشد. به عبارت دیگر، به رابطه میان نسلها و انتظارات از آنها میپردازد.
هوش مصنوعی: سلطان و قانون هر دو باعث قدرت و نفوذ هستند. بنابراین، قدرت ناشی از سلطنت و قانونمداری به هم وابستهاند و یکی بدون دیگری کامل نمیشود.
هوش مصنوعی: من در جستوجوی کارهای بزرگ و شگفتانگیز فریدون هستم و نمیدانم از عدل و انصاف نوشروان چه بگویم. نمیدانم داستان بیژن را چگونه نقل کنم و دربارهٔ نامهٔ گرگین چه بگویم.
هوش مصنوعی: من دربارهی سلطانی صحبت میکنم که با عدل و انصافش باعث میشود تا هیچ گوزنی از چنگال شیر و هیچ شاهینی از قضاوتش ترسی نداشته باشد.
هوش مصنوعی: چنین عدل و سیرتی از میان سران و فرمانروایان در کدام کس وجود دارد؟ و از میان پادشاهان، چه کسی چنین رسم و آیینی را دارد؟
هوش مصنوعی: حکمرانی در جهان به این صورت است که وقتی خداوند به کسی قدرت سلطنت میدهد، آن شخص توانایی هدایت و آموزش رعایت عدالت و مسؤولیت را خواهد داشت.
هوش مصنوعی: ای شاه با دلی بزرگ، ببخش و تلاش کن! ای پادشاه جهان، در زمان بخشش و تلاش، حقوق و عدالت را رعایت کن و از نزاع و درگیری بپرهیز.
هوش مصنوعی: تو آن پادشاهی هستی که دیگر پادشاهان به خاطر تو ارزش و مقام دارند. جواهرات، شمشیر، تاج، تخت، قلم، سرزمین، اسب و زین همگی از تو معنی و اعتبار میگیرند.
هوش مصنوعی: در سرزمین توران و غزنین، دو فرمانروا وجود دارند؛ یکی مالک زمینهای توران است و دیگری فرمانده منطقه غزنین.
هوش مصنوعی: اگر سپاهی که دشمنان تو هستند را جمع آوری کنی، میتوانی آنها را مانند ستارههای پروین در میان گلها ببینی، حتی اگر به شکل گندم و سنبل درآیند.
هوش مصنوعی: کسی که برخلاف تو در غفلت و خواب غفلت فرو رفته باشد، سزاوار است که بر بستر خاک بخوابد و سرش بر سنگ باشد.
هوش مصنوعی: هر شعری که در مورد تو گفته شود، شاعر را به بهشت میبرد و در آنجا حورهای بهشتی او را میستایند.
هوش مصنوعی: به تو همیشه و برای همیشه خوشحالی و شادابی داده شده است. از دنیای پادشاهی عبور کن و در دنیا به شادابی و خوشحالی زندگی کن.
هوش مصنوعی: هر جایی که باشی، دعاهایت برای تو خوشبختی و سعادت میآورد. چون وقتی دعایت مورد توجه خداوند قرار گیرد، فرشتگان نیز بر آن آمین میگویند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الا ای ماه مشکینمو به پیش آر آن می مشکین
ملا کن ساغر و برنِهْ به دست عاشق مسکین
از آن رخشنده خرم که عشاق را شود زو کم
ز فکرت غم ز دیده نم ز بالا خم ز چهره چین
به رنگ چهره معشوق و اشک دیده عاشق
[...]
از آن دندان چون پروین مرا شد دیده پر پروین
وزان رخسار چون نسرین مرا شد دیده چون نسرین
روا باشدکه نسرین خیزد از نسرین به طبع اندر
ولیکن کی روا باشد که پروین خیزد از پروین
اگر بنماید آن دلبر به چین و هند یک ساعت
[...]
مرا هر دم همیگویی که برگو قطعه شیرین
به هر بیتی یکی بوسه بده پهلوی من بنشین
زهی بوسه زهی بوسه زهی حلوا و سنبوسه
برآرد شیر از سنگی که عاجز گشت از او میتین
تو بوسه عشق را دیدی مگر ای دل که پریدی
[...]
نسیم صبح کز بویش مشام جان شود مشکین
مگر هر شب گذر دارد بر آن گیسوی مشک آگین
اگر در باغ بخرامد سهی سرو سمن بویم
خلایق را گمان افتد که فردوسست و حورالعین
چو آن جادوی بیمارش که خون خوردن بود کارش
[...]
شه لشکر کش ما برد از ما عقل و هوش و دین
چرا آن ترک کافر کیش غارت می کند چندین
در آن صف کو سپه رائد به قصد غارت دلها
دلی کآنجا نخواهه شد اسیر او زهی مسکین
چو دود آه خود با او رساندم سوخت چشمانش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.