آتش عشق تو چون زبانه برآرد
دود ز دل، از سر زمانه برآرد
حلقه ی زلفت زهر دری که درآید
دست سیه زود گرد خانه برآرد
پای درآید بسنگ بازی جان را
دست جمالت چو تازیانه برآرد
تا دهنت حلقه ئی ز لطف گشاید
بلعجب چرخ صد بهانه برآرد
فتنه بر آن در فرو شود که رخ تو
دست کشایش بآستانه برآرد
چنگل باز است عشق، ار چه ز اول
شهپر طاووس از آشیانه برآرد
هر نفسی صد هزار مرغ هوس را
خال و خطت گرد دام و دانه بر آرد
عشق تو شعر اثیر را بنهم چرخ
چون نظر صاحب یگانه برآرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آتش عشق تو چون زبانه برآرد
از دل سنگ آه عاشقانه برآرد
تا به یکی بوسه خوش کند دل عاشق
زان دهن تنگ صد بهانه برآرد
گوشه نشینی براق عالم بالاست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.