ای اختری، که شاه کواکب غلام توست
این رجعت تو، حاصل صد انتقام توست
قدرت بلند باد، که بر قدر روزگار
اقبال تو بهینه لباس کرام توست
شاید، اگر نهیم بشکرانه درمیان
چشمی که بی جمال تو بر ماغرام توست
گر، زنده میشویم پس از مرک و افتراق
شاید که باوصال تو، مارا قیام توست
سهل است زندگیم غرض زندگی توست
از فتنه در ضمان امان و سلام توست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر روی دهر داغ غلامی به نام توست
هر محنتی که هست مرا از غلام توست
ای من غلام آنکه غلام غلام توست
در آرزوی جرعه ی جام مدام توست
جام جهان نمای جم و چشمه ی خضر
گر راست بشنوند زمن عکس جام توست
بر مقدم تو گر برود گو برو سرم
[...]
ای خواجهای که خسرو گردون غلام توست
بر منظر دَنی فَتَدَلیّ مقام توست
تا دور روزگار بود دور دور تو
تا نام کاینات بود نام نام توست
چندان که عقل راه برد احترام تو
[...]
ما را هوای باده یاقوتفام توست
ساقی ببخش بوسه، که آن می به جام توست
ما همچو سکه زر خالص گداختیم
دریاب ای که سکه خوبی به نام توست
مرغ دلم، ز حلقه زلفت رها مباد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.