کس به هجر تو یار کس نشود
روز محنت دوچار کس نشود
یارب ای سرو ناز چون تو کسی
فتنه روزگار کس نوشد
هرکه زار از خزان هجر تو شد
خرم از نو بهار کس نشود
عالمی از غم تو گر میرند
خاطرت غمگسار کس نشود
کار ما بر مراد خاطر تست
بی مراد تو کار کس نشود
خاک باشد غبار و رفت بباد
تا درین راه یار کس نشود
زارتر از تو نیست اهلی کس
هیچکس چون تو زار کس نشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بخت و دولت چو پیشکار تواند
نصرة و فتح پیشیار تو باد
با درفش ار تپانچه خواهی زد
باز گردد بتو هر آینه بد
روضه روح من رضای تو باد
قبله گاهم در سرای تو باد
سرمه دیده جهان بینم
تا بود گر خاک پای تو بود
گر همه رأی تو فنای من است
[...]
راشد از رشد روزگار نیافت
رشد از اینگونه بس فراوان کرد
تن او را که جان دانش بود
فلک جان ربای بی جان کرد
گوهری بود رشکش آمد ازو
[...]
چون ز بد گوی من سخن شنوی
بر تو تهمت نهم ز روی خرد
گویم ار تو نبودیی خرسند
او مرا پیش تو نگفتی بد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.