گنجور

 
اهلی شیرازی

کس به هجر تو یار کس نشود

روز محنت دوچار کس نشود

یارب ای سرو ناز چون تو کسی

فتنه روزگار کس نوشد

هرکه زار از خزان هجر تو شد

خرم از نو بهار کس نشود

عالمی از غم تو گر میرند

خاطرت غمگسار کس نشود

کار ما بر مراد خاطر تست

بی مراد تو کار کس نشود

خاک باشد غبار و رفت بباد

تا درین راه یار کس نشود

زارتر از تو نیست اهلی کس

هیچکس چون تو زار کس نشود

 
 
 
رودکی

بخت و دولت چو پیشکار تواند

نصرة و فتح پیشیار تو باد

عنصری

با درفش ار تپانچه خواهی زد

باز گردد بتو هر آینه بد

مسعود سعد سلمان

راشد از رشد روزگار نیافت

رشد از اینگونه بس فراوان کرد

تن او را که جان دانش بود

فلک جان ربای بی جان کرد

گوهری بود رشکش آمد ازو

[...]

مشاهدهٔ ۱۲ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
سنایی

چون ز بد گوی من سخن شنوی

بر تو تهمت نهم ز روی خرد

گویم ار تو نبودیی خرسند

او مرا پیش تو نگفتی بد

مشاهدهٔ بیش از ۸۷ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
انوری

باغ سرمایهٔ دگر دارد

کان شد از بس که سیم و زر دارد

هیچ طفل رسیده نیست درو

که نه پیرایهٔ دگر دارد

می‌نماید که از رسیدن عید

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه