گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

تا دیده ام بخواب شبی بوتراب را

چشمم دگر بخواب ندیده است خواب را

شاه نجف که نقد وجودست در جهان

گنج وجود اوست جهان خراب را

هر کس که یافت خاک در او بهشت یافت

آری بهشت خاک درست این جناب را

ای آفتاب تا شده یی در نقاب غیب

ظلمت گرفته است بر افکن نقاب را

تا ماه نو بشکل رکابت بر آمده

صد حسرت است بر مه نو آفتاب را

مه را اگر مجال عنان گیری تو نیست

چندان مجال ده که ببوسد رکاب را

اهلی نظر بعالم روحانیان گشاد

تا سرمه ساخت خاک در بوتراب را

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode