زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زدن
هر کمان ابرو نداند تیر پنهانی زدن
تا نگردی آشنا در بحر عشقت راه نیست
گر نیی موسی قدم در نیل نتوانی زدن
عشرت آباد چمن گلبانگ بلبل را سزد
ما و کنج غم چو جغد و بانگ ویرانی زدن
می زدن از لعل شیرین در خور خسرو بود
کوهکن می بایدش بر سنگ پیشانی زدن
شرح حسنش گرچه اهلی نیک میدانی بگوی
زانکه از دانا خوش آید لاف نادانی زدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.