این همایون خیمه یارب روضهای از جنت است
یا نموداری مگر از کار گاه قدرت است
همچو طاوس فلک در جلوه حسن است از آن
سایه گستر بر زمین همچون همای دولت است
بر زمین هر سو بصد میخ و طنابش بسته اند
ورنه بر گردون پرد از بسکه عالی رتبت است
بارگاه اینچنین عرشیست بر روی زمین
سدره گر باشد ستونش منتهای قدرت است
از پی زر کش طنابش مهر از خط شعاع
شد رسن تابی که چرخش در کمال سرعت است
آسمان حیران فراشش بود کز چابکی
آسمان افراشتن در دست او بی حالت است
نیست دور از صنع اگر گلها بر آرد آسمان
آسمانی ساختن از گل کمال صنعت است
صحبت روشندلان اینجاست زان رو آفتاب
بر در این خیمه رو بر آستان خدمت است
خدمت اهل سعادت شد کمال نجم دین
ز کمال خدمتش نجم السعادت نسبت است
جنت است این خیمه و چون جنتش دربسته نیست
خوش درآ گو هرکه در عالم بهشتش رغبت است
میکشد فراش او هر سو طناب اندر طناب
صید دلها می کند مقصود دام صحبت است
از فروغ روی یاران کعبه اهل صفاست
ساقیا می ده که در این کعبه عشرت رخصت است
منزل عیش است و یاران حاضر و می در میان
فرصت عشرت مده از کف که عشرت فرصت است
شد موافق قسمت ای خیمه خود با این دو حرف
لاجرم مجموعه خوبی بوفق قسمت است
تا ابد این خیمه از عیش و طرب خالی مباد
زانکه در ظلش چو اهلی عالمی در راحت است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف یک خیمهی باشکوه و زیبا میپردازد که بهنوعی نمادی از بهشت و قدرت الهی است. خیمهای که به دلیل عظمت و زیباییاش، شبیه به جنت و باغهای بهشتی به نظر میرسد و بر روی زمین بنا شده است. شاعر به تشبیه خیمه به طاوس آسمان و تأثیر آن بر زمین میپردازد و به قدرت و سرعت خاصی که در آن وجود دارد اشاره میکند.
در این مکان، صحبت روشندلان و اهل سعادت در جریان است و دعوت به خدمت و میهمانی در آن بهویژه به خاطر موجودات نیکو و خوشچهرهاش است. در این کعبهی خوشبختی، فرصتی برای خوشی و عیش فراهم شده که نباید از دست داد. در نهایت، شاعر آرزو میکند که این خیمه همواره مملو از شادی و شادکامی باشد و فضایی برای راحتی و آسایش فراهم کند.
هوش مصنوعی: این مکان زیبا، مانند باغی از بهشت است و به نظر میرسد که تنها نمایشی از خلقت و قدرت الهی باشد.
هوش مصنوعی: چون طاوسی که در آسمان جلوهگری میکند، زیباییاش بر زمین همچون سایهای گسترده شده که شبیه به پرندهای خوشبخت است.
هوش مصنوعی: زمین را با میخ و طناب مهار کردهاند تا نتواند حرکت کند، وگرنه به قدری مقامش بلند است که میتوانست به آسمان برود.
هوش مصنوعی: این مکان به قدری باعظمت و بلند است که همچون عرش آسمانی بر روی زمین قرار گرفته است، و اگر ستونهای آن سدره باشد، نشاندهندهی اوج قدرت و عظمت است.
هوش مصنوعی: دنبال کسب ثروت و مال، دست به کار شده است و در این مسیر، همانند طنابی از مهر و محبت شده که با چرخش و سرعت هماهنگ، به بالاترین درجه از کمال و زیبایی رسیده است.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر سرعت و چابکی او حیرتزده بود، زیرا بلند کردن آسمان به دست او کاری بسیار آسان و بیزحمت به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: اگر گلها از آسمان بیفتند، این نشاندهندهی هنر و خلاقیت آسمان است، زیرا ساختن آسمان از گل، خود نشانهای از مهارت و هنر بالاست.
هوش مصنوعی: صحبت افرادی که روشندل و روشنگر هستند، در اینجا جاری است. به همین دلیل، نور خورشید بر در این خیمه تابیده و ما در برابر خدمتگزاری ایستادهایم.
هوش مصنوعی: خدمت به افراد خوب و صالح باعث میشود که درخشش دین به اوج خود برسد و از آنجایی که او به مردم خدمت میکند، خوشبختی و سعادت نیز به او ارتباط دارد.
هوش مصنوعی: این خیمه مانند بهشت است و چون در آن باز است، هر کسی که به بهشت علاقهمند است، خوشحالانه وارد شود.
هوش مصنوعی: فراش او (خدمتکار یا نگهبان) در هر طرف، با طنابهایی که به هم تنیده شدهاند، دلها را به دام میاندازد. هدف او این است که از صحبت و گفتگو بهرهبرداری کند.
هوش مصنوعی: از درخشندگی و زیبایی دوستان مثل نور کعبه، ای ساقی، به من بنوشانی که در این کعبه، جایی برای شادی و خوشگذرانی وجود دارد.
هوش مصنوعی: مکان سرگرمی و شادی است، دوستان دور هم جمع هستند و شراب در میانه است. این لحظههای خوشی و شادمانی را از دست نده، زیرا این لحظات فرصتی برای لذتبردن هستند.
هوش مصنوعی: قسمت من با این دو کلمه موافق شد، بنابراین نتیجهگیری میشود که این مجموعه خوب و خوشایند است.
هوش مصنوعی: این خیمه همیشه باید پر از شادابی و خوشحالی باشد، زیرا در سایهی آن، مانند افراد اهل دل، جهانی از آرامش و راحتی وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
داغ عشقت بر رخ جانها نشان دولت است
هر که محروم است ازین دولت سزای محنت است
گر بلا افزون فرستی من بدین نعمت هنوز
شکر می گویم که در شکرت مزید نعمت است
از بزرگی گر سگ خود خوانیم که گه رواست
[...]
عشق تو دُرٌی ست کان را جان عاشق قیمت است
هر که نتوانست دادن قیمتش بی همت است
میکنم بی منتی جان را نثار روی دوست
گر قبول افتد ترا بر جان من صد منت است
تو سهیلی، تا کجا تابی و کی طالع شوی
[...]
گر مرا پیش سگانش نیست عزت، دور نیست
حرمت هرکس عزیز من بقدر عزت است
گر پریشان شد دل از زلفش نسیمی! دور نیست
زان که در هریک پریشانیش صد جمعیت است
گفت احمد حیدر است از من چو هارون از کلیم
این بیان شرک امر و کمال عزت است
ای که می گویی علی را در نبوت نیست دخل
مشرک امر نبوت نیست حفظ ملت است
شهرتی دارد که چون می رفت از دنیا رسول
[...]
در شراب صحبت احباب زهر غفلت است
گر به چاه افتد کسی بهتر ز دام صحبت است
منکر آئینهاند آنها که اهل عزلتاند
خلوتی کابنای جنسی گنجد آنجا کثرت است
با وجود ناتوانی نرگس بیمار او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.