این چه فرخنده خیمه این چه سر است
آسمانی است کز زمین برخاست
خانه راحتست و مامن عیش
کعبه خلق یا بهشت خداست
میخش از شاخ طوبی است و سزد
که طنابش ز گیسوی حور است
همه طرحش خیال خاص بود
به از این در خیال نایدر راست
بتماشا در آ که گلزارش
روشنی بخش دیده بیناست
گل باغش که تازه است مدام
کس چه دانست کز چه آب و هواست
نو بهاریست کز خزان دور است
در همه موسمی بشنو و نماست
پیش نقش ختایی یی که دروست
وصف نقاش چین مکن که خطاست
سایه چتر شاه بر سر اوست
گر کند سایه بر سپهر رواست
خسرو عهد شاه اسماعیل
آنکه کیخسروش کمینه گداست
بار گاهش ز آسمان بگذشت
خیمه قدر او از آن بالاست
هر کجا خیمه زد بقصد عدو
ناوکش میخ دیده اعداست
نیزه او ستون اسلام است
خیمه شرع و دین از او برپاست
چتر او هر کجا که سایه فکند
سایه اش بر سر هزار هماست
صحن بزمش ر بس زر افشانی
چون بساط چمن نشاط افزاست
تا ابد باد زیر خیمه چرخ
سایه دولتش که بر سر ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به سرای سپنج مهمان را
دل نهادن همیشگی نه رواست
زیر خاک اندرونت باید خفت
گرچه اکنونت خواب بر دیباست
با کسان بودنت چه سود کند؟
[...]
من ندانم که عاشقی چه بلاست
هر بلایی که هست عاشق راست
زرد و خمیده گشتم از غم عشق
دو رخ لعل فام و قامت راست
کاشکی دل نبودیم که مرا
[...]
بسرای سپنج مهمان را
دل نهادن همیشگی نه رواست
زیر خاک اندرونت باید خفت
گرچه اکنونت خواب بر دیباست
با کسان بودنت چه سود کند؟
[...]
هر چه دور از خرد همه بند است
این سخن مایهٔ خردمند است
کارها را بکشی کرد خرد
بر ره ناسزا نه خرسند است
دل مپیوند تا نشاید بود
[...]
بسرای سپنج مهمان را
دل نهادن بممسکی نه رواست
زیر خاک اندرونت باید خفت
گرچه اکنونت خواب بر دیباست
با کسان بودنت چه سود کند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.