تا که روز از هفته و هفته ز مه ماه از سنه
نگذرد فیروز و فرخ باد نصرالسلطنه
صاحب فرخنده سردار معظم آنکه هست
طلعتش چون آفتاب و فکرتش چون آینه
خانزاد حیدر است و چاکر شه زین سبب
شد دعایش فرض بر هر مؤمن و هر مؤمنه
تا پرستار معارف گشت و پشتیبان علم
بر سر گردون زدند این هر دو خرگاه و بنه
حزم او کوهی ز آسیب تزلزل بیهراس
عزم او سیلی که از کوه آید اندر دامنه
شام تاریک وطن را فکرش افروزد چراغ
همچنان کاندر فروزد آتش از آتش زنه
در سیاست آن چنان غالب که بندد فکرتش
در قلوب خلق بر اندیشه بد روزنه
قدر وی در کشور ما آنچنان باشد عزیز
کاب اندر کام عطشان نان به چشم گرسنه
در سپاه فضل و جیش عدل و اقلیم هنر
اوست سالار نخستین با شکوه و طنطنه
چون شود بر قلب بدخواهان دولت حمله ور
یسرش اندر میسره پیداست یمن از میمنه
با دل بیدار و مغز روشن و رأی درست
ملک را ایمن کند از چشمهای خائنه
شاد زی در سایه ملک اندرین خرم بهار
ای درخت ملک بارت عز و بیداری تنه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک! بارت عز و بیداری تنه
اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه
بر سرانگشت معشوقان نگر سبزی حنا
[...]
ای خداوندی که گردون با همه فرمان دهی
میکشد از بندگانت صد هزاران سلطنه
پاسبان بام قدرت آسمان دیده ور
مفرد درگاه جاهت آفتاب یک تنه
می درآری از کمال عاطفت دستی بسر
[...]
ای لبت بر خون مردم تشنه چشمت گُرسَنه
آن به بیداری بریزد خون و آن اندر سنه
جوشن ترکان غازی آهنین شد تا کمر
بر تو عنبر شد زره از فرق سر تا پاشنه
مردم دیده غلط پنداشت خطی بر رخت
[...]
شرزه شیر بیشهٔ مردی شجاعالسلطنه
کز هراسش خون خورد ارغنده شیر ارژنه
خیز ای آیینهرخ می آر با صد طنطنه
کاینک از آب آورد دی چون سکندر آینه
ساغری خور زآب رز بیهوده در قاقم مخز
کز خزافزونست رز را طمطراق و طنطنه
روزن دل سازسد از شیشه آب رزان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.