هوش مصنوعی: این متن به بررسی چالشهای عاشقی و دشواریهایی که در این مسیر وجود دارد، میپردازد. نویسنده بیان میکند که برای عاشق شدن، باید چیزهایی را که ناپسندند، بپسندیم و زشتیها را زیبا ببینیم. همچنین، عاشق باید با مشکلات و سختیها دست و پنجه نرم کند و حتی گاهی زهر را به جای قند بخورد. در واقع، عشق نیازمند فداکاری و تحمل سختیهاست.
شادی در ۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۲۲ نوشته:
عشق او باز اندر آوردم به بند کوشش بسیار نامد سودمند عشق دریایی کرانه ناپدید کی توان کردن شنا ای هوشمند عشق را خواهی که تا پایان بری بس که بپسندید باید ناپسند زشت باید دید و انگارید خوب زهر باید خورد و انگارید قند توسنی کردم ندانستم همی کز کشیدن سخت تر گردد کمند شاعر: رابعه کعب قزداری
همیرضا در ۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲ دی ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۳۴ نوشته:
این قسمت ابیات پراکندهٔ ابوسعید، عموماً اشعارش منتسب به رودکی و باقی شعرای قرون سوم و چهارمه. من پیشتر در تازههای گنجور به این قضیه اشاره کردهم: پیوند به وبگاه بیرونی/
رضا در ۱۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۸ دی ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۳۲ نوشته:
این سه بیت شعر، سه بیت از غزلی از رابعه بنت کعب قزداریه که قرن چهارم زندگی میکرده. ابو السعید فقط درباره رابعه روایاتی داشته و احتمالا این اشعار رو از اون ذکر کرده و به اشتباه این برداشت شده که اشعار از ابوالسعیده.
مصطفا عزیزی در ۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۹ نوشته:
جناب محمدرضای گرامی توضیح شما قانع کننده نبود وقتی میدانید این شعر از آن ابوسعید نیست و سرایندهاش رابعه است چرا تغییر نمیدهید؟ سایت وزین گنجور اکنون به مرجع تبدیل شده است و خوب است که دقتاش را افزایش دهد. با سپاس
همایون در ۷ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۳ نوشته:
با احترام به ساحت بلند شعر و ادب ایران زمین با رای اغلب دوستان موافقم مبنی بر آنکه این چند بیت اشتباهن در مجموعه اشعار ابوسعید درج شده و در تأیید نظر ایشان عرض میدارم اشعار متعلق است به رابعه دختر کعب قُزداری. شاعر پارسیگوی نیمه نخست سده چهارم هجری (914–943میلادی) که به رابعه بلخی هم شناخته شده است. این اتفاق را به فال نیک میگیرم. آقا یا خانمی(شادی) خوش ذوق- متن کامل شعر- که به گمانم همان پنج بیت باشد را در حاشیه ای بالاتر درج کرده اند که سپاسگزارم بر ایشان. و اما مطلب شاعرانه و قابل عرض اینکه؛ در بیت آخر "توسنی کردم ندانستم همی کز کشیدن تنگ تر گردد کمند" "تنگ تر" بجای "سخت تر" درست تر است. شاعر با آغاز شعر و در بیت نخست: عشق او باز اندرآوردم به بند کوشش بیهوده نآمد سودمند از "به بند درآمدن" گرفتار شدن" و به لطافتی "عاشق شدن", و در همان بیت برای رهایی از دام عشق از تلاشی بیهوده سخن میگوید.( تلاش برای رهایی از دام عشق نه به معنی گریختن که بمعنی فارغ شدن از سختی ها و گرفتاریهای البته شیرین این راه و نهایتن وصال معشوق است) در ادامه از تغییر و حسن رفتار عاشق سخن میگوید که فرجام این رفتار یا شکیبایی است یا بیقراری و ناآرامی. در بیت آخر لطافتی بی نظیر است که جز با "تنگ تر" شدن کمند ملموس نباشد, که با "سخت تر" شدن آن غیر ملموس. صیاد گره کمند را به گونه میزند که وقتی به دور بدن صید حلقه می شود با کشیدن آن, حلقه تنگ تر می شود و صید گرفتار. با این توضیح که در این خصوص, کشیدن فعلی است نسبی. چه صیاد بکشد چه صید سرکشی کند حلقه تنگ تر می شود. گاهی بیقراری, سرگردانی یا سکون در یک وادی, سالها به طول می انجامد اما در یک بیت زیبا خلاصه می شود. توسنی کردم ندانستم همی کز کشیدن تنگ تر گردد کمند...!
ولایت در ۳ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۱۷ پاسخ داده:
سلام علیکم
دوستی با نام همایون فرمودند که: تعبیر به "تنگتر"، درستتر است از "سختتر"، ولی گویا دلیلی بر این مطلب موجود نباشد، زیرا همانطور که ظاهر است منظور شاعر از بیت مذکور این است که بگوید: کوششِ عاشق برای خروج از دام بلاهای عشقبازیای که معشوق برای او پهن کرده است مانند آن کمندی است که صیاد برای به دام انداختن صید قرار میدهد و در صورتی که صیدی در کمندش بیفتد، هرگونه تحرک و تلاشی برای رهایی، نتیجهاش فقط محکمتر شدن آن گِرِه بر بدن صید است کأنّ میخواهد بفرماید که: تلاش زیاد برای رهایی از بند بلاها عاشق را بیشتر در حال عشق متمکن و مقیمتر میگرداند
ماحصل جواب ایشان آن است که:
لازمه تنگتر شدن گرهِ کمند، محکمتر و سختتر شدن آن است که خروج از دام را محال میگرداند لذا تعبیر شاعر صحیحتر به نظر میرسد.
این به نظر حقیر می رسید دوستان اشکالاتش را تصحیح بفرمایند
『1』 مُتَکّا را بغل کردم که بخوابم ↫ نه نخوابیدم ↫ دارم تویِ ذهنم پاورچین پاورچین راه می روم ↫ انگار که یک چیزِ شیشه ای زیر پایم شکسته باشد ... رو به رویم ↫ مردِ لاغری نشسته ↫ با پیراهنی چرک آلود ↫ رویِ یک موکتِ زِهوار دَر رفته ↫ که قصد دارد پوتین هایِ یک قُشون را واکس بزند ↫ دارم یکریز تماشایش می کنم ↫ اما پاندولِ یک ساعتِ بزرگ ↫ یک ساعتِ خیلی بزرگ ↫ حواسم را پرت می کند ↫ خیلی نمی گذرد که از صفحه یِ آبی رنگِ اعدادش ↫ بی شمار مرغِ دریایی بیرون می زند ... خیلی خسته ام ↫ دلم مویه یِ یک زنِ بوشهری را می خواهد ↫ در یک غباری که چشم چشم را نبیند ↫ در یک غروبی که در ناکجایِ آسمان چُمباتمه زده باشد «کز کشیدن تنگ تر گردد کمند» ↫ رابعه سلام ، سلام رابعه ↫ می دانم دیگر از اتاقِ خانم هابیشام نمی ترسی ↫ والبته باز می دانم که هنوز نمی دانی آن پسر بچه یِ تُخس را که در لانه یِ مورچه ها ادرار می کند نفرین کنی یا برای آدم شدنش دعا چیزی نیست ↫ تلخی نکن ↫ صدایِ یک کلاغ است که روی سکوتم نُویز انداخته است ↫ کلاغی که روی یک کاجِ پیر لودگی می کند ↫ تلخی نکن پس ↫ بگذار با هم پوست انداختن یک مار را تماشا کنیم ↫ بگذار با هم حساب کنیم آن دختر نابالغ چندبار در آن بازی لی لی سوخت پاییز نزدیک است ↫شاید همین روزها خورشید از تیر برق کوچه ی ما پایین بیاید 1397/06/18 ـ احمد آذرکمان
قباد در ۶ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۳۴ نوشته:
با توجه به قدمت این شعر،چه جوری مطمئن هستین که شعر مال رابعه س یا او سعید؟بهتره که فقط ازش لذت ببریم و هر کسی هر جوری دلش می خواد ربطش بده به یکی از این اشخاص!
صمد در ۶ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۰۳ نوشته:
سه بیت آخر در قطعه ای از مرحوم ملک الشعرای بهار که در نامه ای برای دوستش تیمورتاش فرستاده تضمین شده و جالب اینکه استاد بهار هم سختتر نوشته.منبع : تیمورتاش در صحنه سیاست ایران .باقر عاقلی ص 450
... من مانده ام و چشمی که هرگز شخم نخورد . من مانده ام و سکوت هایی که مُشت مُشت ، بذر داشتند و دریغ از یکی که به چشم من برسد . بی صبحانه نماندم . کمی تنهایی بود که شیرین کنم . کمی کلمه لای سفره ام بود که تنهایی را خالی ننوشم . نه بی صبحانه نماندم . از تو فقط لباس هایت یادم می آید . تو یک سره زیر کلمه ها چُرت می زدی . لباس هایت کم نبود کلمه ها را هم از رو پوشیده بودی ! من مانده بودم چرا گرمت نمی شود ؟ شاید برای این بود که من جُز تابستان ، فصل دیگری را نمی شناختم . من تو را در باغی می چرخاندم که نمی شناختمش . کی شروع شد ؟ انگار سال هاست که قدم هایم به خودم ، به تو نمی رسد . هر شب در باغ را می زنند . می روم در را باز می کنم . بیتی از رابعه ی بلخی است : عشق او باز اندر آوردم به بند / کوشش بیهوده نامد سودمند ... احمد آذرکمان ـ حسن آباد فشافویه . تابستان 1394 این مطلب قبلا در یکی از گروه های تلگرامی منتشر شده بود .
کاوه رحیمی در ۵ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۴۱ نوشته:
این شعر از رابعه بنت کعب قزداری است. عشق او بازاند آوردم به بند کوشش بسیار نامد سودمند عشق دریایی کرانه ناپدید کی توان کرد شنا، ای هوشمند ؟ عشق را خواهی که برپایان بری بس که بپسندید باید ناپسند زشت باید دید و انگارید خوب زهر باید خورد و انگارید قند توسنی کردم، ندانستم همی کز کشیدن تنگ تر گردد کمند
محمود طیب در ۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۳۴ نوشته:
این شعر به نام رابعه قزداری دختر کعب از عرب های ایرانی حاکم هرات و قندهار سروده است. شما نباید چیزی که به نام شاعر ثبت نهایی شده رو اینجا به نام دیگر یمنتشر کنید. پیشنهاد می کنم از نام ابوسعید حذفش کنید.
ع. حریری در ۴ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۱۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۴۸ نوشته:
استاد بهرام مشیری در برنامه شون اینطور خواندند: عشق او آخر دراوردم به بند و کز کشیدن سخت تر گردد کمند در اینجا آخر به معنای سرانجام، بیشتر مفهوم میکند، چون عشق به یک شخص چیزی نیست که بیاید و برود و دوباره بیاید و ...عشق واقعی یکبار میاید و جاودانه میماند.
عباس موذنی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۲۰ نوشته:
این اشعار از رابعه دختر کعب قُزداری (درگذشت پیش از ۳۲۹ هجری قمری) است.
ابوسعید ابوالخیر ( متولد ۳۵۷ قمری) است و پس از درگذشت رابعه به دنیا آمده است.
لطفا تصحیح کنید چرا که کاربران سردرگم شده و ممکن هست این ادعای اشتباه را در محفلی علمی یا یک مقالهی علمی تکرار کنند.
دوستی فرموده بود که چه اهمیتی دارد که شعر از چه کسی است. مهم لذت بردن از آن است. در پاسخ باید بگویم مشکل ما شنیدن آن نیست. مشکل ما بازنشر یک ادعای اشتباه هست.
متاسفانه با وجود تذکر دوستان پس از این همه سال، این صفحه هنوز تصحیح نشده است.
یاسان در ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۲۶ نوشته:
این همه اینجا پیام گذاشتن که این شعر از رابعه قزداری است و نه از ابوسعید. حال آنکه کمتر دقت کردهاند که عنوان این بخش شعرهایی است که «ابوسعید از دیگر شاعران روایت کرده است» و نه شعرهای ابوسعید ابوالخیر. چنان که میدانید ابوسعید در حکایات و بیانات و آثارش اشعاری از دیگر شاعران و پیشینیان ذکر کرده. هم ضمن حکایت و هم جداگانه. بنابراین اگر ملاک، منابع و کتب و روایات مکتوب باشند باید در بخش ابوسعید ابوالخیر ذکر شوند و گمان میکنم گنجور کار درستی کرده است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی چالشهای عاشقی و دشواریهایی که در این مسیر وجود دارد، میپردازد. نویسنده بیان میکند که برای عاشق شدن، باید چیزهایی را که ناپسندند، بپسندیم و زشتیها را زیبا ببینیم. همچنین، عاشق باید با مشکلات و سختیها دست و پنجه نرم کند و حتی گاهی زهر را به جای قند بخورد. در واقع، عشق نیازمند فداکاری و تحمل سختیهاست.
اگر می خواهی تا پایان عاشق باشی، باید آماده باشی تا در پایان با چیزهایی مواجه شوی که شاید خوشایندت نباشند.
هوش مصنوعی: باید بدیها را به چشم خوبی ببینیم و تلخیها را به همان اندازه که میچشیم، شیرین تصور کنیم.
هوش مصنوعی: من در تلاشی به سر میبردم که نمیدانستم این کارم باعث میشود اوضاع سختتر و پیچیدهتر شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کرد روبه یوزواری یک زَغَند
خویشتن را زان میان بیرون فگند
چند گردی گردم ای خیمهٔ بلند؟
چند تازی روز و شب همچون نوند؟
از پس خویشم کشیدی بر امید
سالیان پنجاه و یا پنجاه و اند
مکر و ترفندت کنون از حد گذشت
[...]
زشت باید دید و انگارید خوب
زهر باید خورد و انگارید قند
توسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن سختتر گردد کمند
هاتفی برداشت آوازی بلند
کای بهشتت کرده از صد گونه بند
مرگ به زین زندگی، کاین زندگی
هر دمی در محنتی میافکند
این یکی از فاقه تیری میخورد
وان دگر در ملک تیغی میزند
آن، ز بهر نان زمین را میدَرَد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.