زهی ز خوی تو بر باد داده جان آتش
فکنده آتش روی تو در جهان آتش
برای آن که به لعل تو نسبتی دارد
همی بپرورم اندر میان جان آتش
ز درد هجر تو ای ماه روی آتش خوی
به آب دیده برانداختم چنان آتش
که عمرهاست که جز در دل شکسته من
نمی دهد کس در هیچ جانشان آتش
حکیم چون متکلم شود چنین گوید
گهی که آرد در معرض بیان آتش
که چون لطیف ترین چهار ارکان است
فراز جمله ی ایشان کند مکان آتش
فسانه ایست برای شهنشه است شبیه
ز فخر ساید سر بر آسمان آتش
فراز داغ دلم پنبه چون شکیبد اگر
نشد ز حفظش بر پنبه مهربان آتش
دلاوری که بهنگام رزم افکندی
به پیش خنجر او خاک بر دهان آتش
به سوی آتش اگر بگذرد ز قهر شود
سیهگلیم و سیهروی چون دخان آتش
وگر برو نظر التفات بگمارد
شود به خرمی شاخ ارغوان آتش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر شاعر به احساسات عمیق و درد ناشی از دوری معشوق میپردازد. او بیان میکند که عشق و زیبایی معشوق همچون آتش در وجودش شعلهور است. از درد جدایی و longing برای معشوق، چشمانش مانند آبی است که آتش را خاموش نمیکند، بلکه بر آتش اشتیاقش میافزاید. شاعر به لطافت کلمات اشاره میکند و بیان میدارد که سخن گفتن درباره این احساسات، خود نوعی آتشزدن به دل است. او همچنین به دلاوری در میانه جنگ اشاره میکند و میگوید که اگر کسی به آتش دلش توجه کند، شادابی و زیبایی را میبیند. به طور کلی، شعر بیانگر عشق سوزان و عمیق و درد ناشی از فاصلههاست.
هوش مصنوعی: خوشا به حال تو که جان را بر باد دادهای و آتش عشق تو در این دنیا شعلهور شده است.
هوش مصنوعی: برای اینکه رنگ و زیبایی تو با جانم ارتباط دارد، در دل خود آتش عشق را پرورش میدهم.
هوش مصنوعی: از شدت درد جدایی تو، ای ماه زیبا، به خاطر دلتنگیام آتش به وجود آوردم و با اشکهایم آن را خاموش کردم.
هوش مصنوعی: مدتهاست که هیچکس جز دل شکسته من، در هیچکجا آتش عشق را احساس نمیکند.
هوش مصنوعی: وقتی حکیم سخن میگوید، گاهی از اشتیاق و احساسات شدید خود میگوید، مانند شعله آتش که در معرض دید قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: آتش، که بسیار ظریف و لطیف است، برترین جایگاه را میان چهار عنصر دیگر دارد.
هوش مصنوعی: داستانی است برای پادشاه که مانند ستارهای درخشان، به آسمان میدرخشد و افتخار را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر دل شکیبا باشد و داغی را که احساس میکند مثل پنبه نرم و ملایم در نظر بگیرد، باید با محبت و مهربانی به آن داغ نگاه کند، حتی اگر نشود که آن را از یاد ببرد یا کنار بگذارد.
هوش مصنوعی: دلیر مردی که در زمان جنگ به جلو میرود و با خنجر خود به دشمن حملهور میشود، خاک را بر دهان آتش میریزد، یعنی با شجاعت و ارادهی خود بر مشکلات غلبه میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی از روی خشم به سوی آتش برود، نتیجهاش این خواهد بود که به سرنوشت شومی دچار میشود و مانند دودی که از آتش بلند میشود، وضعیتش بد و تیره خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر به او توجهی کند، مانند شاخ ارغوانی که در آتش میسوزد، شاداب و سرسبز خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زهی فروخته حسن تو در جهان آتش
زده مرا غم تو در میان جان آتش
اگر بر آرم از اندوه عشق تو نفسی
بگیر از نفس من همه جهان آتش
نماند از آتش دل آب چشم و ترسم از آنک
[...]
در آمد ازدرم آنشمع بررخان آتش
مرا فتاد چو پروانه بر روان آتش
نشست پیشم سرمست و جام می بردست
میی که شعله او زد بقیروان آتش
بدان صفت که بود دربلور لعل مذاب
[...]
چو ساخت در دل تنگم چنین مکان آتش
نیافت جای مگر در همه جهان آتش
مرا دو چشم چو ابر است و شاید ار چون برق
جهد از آب دو چشمم زمان زمان آتش
وصال تو ز برم رفت و ماند آتش هجر
[...]
چو شمع روی تو افروخت در جهان آتش
کدام جان که نه پروانه شد بر آن آتش
ز عکس روی تو در باغ و راغ شعله زند
ز نوک لاله و از شاخ ارغوان آتش
چو بگذرد بدلم یاد شمع طلعت تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.